ماده 202 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری مصوب 1361 ناظر به جرائمی است كه در صلاحیت دادگاه های كیفری عمومی می باشد و منصرف از جرایم
ماده 202 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری مصوب 1361 ناظر به جرائمی است كه در صلاحیت دادگاه های كیفری عمومی می باشد و منصرف از جرایم
مرجع حل اختلاف در صلاحیت بین دو دادگاه شهرستان های حوزه یك استان اعم از اینكه بالاصاله یا به قائم مقامی نسبت به امر كیفری رسیدگی نمایند با توجه به صدر
بند 6 ماده واحده قانون صلاحیت دادسراها و دادگاه های انقلاب مصوب اردیبهشت ماه 1362 ناظر به دو جرم مستقل می باشد كه عبارت از جرم گرانفروشی و جرم احتكار
نظر به اینكه برابر ماده 192 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری و ماده 7 قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب 1361 جرائم و نیز مجازات ها حسب نوع آنها به حدود
طبق اصول كلی و مستنبط از ماده 32 لایحه قانونی تشكیل دادگاه های عمومی و مواد 49 تا 52 قانون آئین دادرسی مدنی حل اختلاف در صلاحیت رسیدگی بین دو مرجع قضایی با دادگاهی است كه از حیث درجه در مرتبه بالاتر قرار دارد و با توجه به اینكه دادسرای
با توجه به صراحت ماده 45 قانون مجازات مرتكبین قاچاق «مقصود از قاچاق اسلحه وارد كردن به مملكت و یا صادر كردن از آن یا خرید و فروش و یا حمل و نقل و یا مخفی
طبق بند ب ماده 198 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری دادگاه های كیفری 1 در موارد خاصی از قصاص صالح به رسیدگی میباشند تمام مواردی كه كیفر عمل
هر چند در شکستگی استخوان اجرای قصاص به علت این که ممکن است موجب تلف جانی و یا زیاده از اندازه جنایت گردد (تعزیر به نفس یا عضو) امکانپذیر نیست
نظر به این که برابر تبصره ذیل ماده هشت لایحه قانونی تشکیل دادگاه های عمومی مصوب 1358.6.20 به جرائم داخل در صلاحیت دیوان کیفر کارکنان دولت باید در دادگاه
مستفاد از اطلاق و عموم مواد 55 و 56 قانون حدود و قصاص و مقررات آن مصوب شهریور 1361 شكستن استخوان، یكی از انواع جرح عضو و موجب قصاص است و نیز با
از ملاحظه قانون تشكیل دادگاه اطفال معلوم می شود كیفیت تشكیل دادگاه و تشریفات رسیدگی مورد توجه خاص مقنن بوده تا حدی كه رعایت مقررات این قانون به موجب
با توجه به ماده 201 قانون آئین دادرسی كیفری كه به موجب آن برای اختلافاتی كه در مسئله صلاحیت فیمابین محاكم حاصل می شود موافق مواد قوانین محاكمات
چون از ماده 335 قانون دادرسی و كیفر ارتش و مواد قبل و بعد آن معلوم است كه ماده مزبور ناظر به ( حمله و مقاومت نظامی در مقابل مأمورین مسلح دولتی ) می باشد
رای وحدت رویه 3841 – 1335/10/11
مستفاد از ماده 5 لایحه قانونی مربوط به تشكیل دیوان كیفر كاركنان دولت مصوب 19/2/1334 آن است كه در تاریخ تصویب قانون مرقوم آن قسمت از پرونده هایی كه مشمول مقررات قانون موصوف
رای وحدت رویه 3837 – 1335/10/10
علاوه از اینكه اصولاً رسیدگی به جرائم باید در دادگاهی باشد كه جرم در حوزه آن واقع شده است و یا وقوع جرم در حوزه قضایی استان 5 رسیدگی به آن در دادگاه شهرستان بروجرد كه جزء حوزه قضایی استان ششم است مستند قانونی ندارد
نسبت به صلاحيت دادگاههاي دادگستري در مورد جرايم عمومي افسران و افراد ژاندارم بين شعب ديوان عالي كشور اختلافنظر وجود داشته بدين توضيح كه شعبه دوم و شعبه پنجم ديوان مزبور