رای وحدت رویه 12 – 1362/4/13
ردیف 62/13 هیئت عمومی
بسمه تعالی
ریاست محترم دیوان عالی كشور
احتراماً آقای رئیس كل دادگستری استان گیلان ضمن نامه 350/ د -18/2/1362 اشعار داشتهاند 1- طبق كیفرخواست شماره 1668-10/9/61 دادسرای عمومی رشت آقای داود قربانپور به اتهام ایراد صدمه عمدی بدنی منتهی به شكستگی استخوان فك آقای كوروش فدائی تعقیب و پرونده به دادگاه كیفری 1 ارجاع و دادگاه مرقوم به استناد ماده 198 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی رسیدگی به بزه مزبور را در صلاحیت كیفری 2 دانسته و قرار عدم صلاحیت صادر نموده و با ارجاع به كیفری 2 شعبه 13 دادگاه مذكور نیز به استدلال اینكه برابر قانون رسیدگی به جرائمی كه كیفر آن ده سال حبس و بالاتر باشد در صلاحیت كیفری 1 است و لذا به استناد ماده 198 قانون فوق الذكر به اعتبار صلاحیت كیفری 1 قرار عدم صلاحیت صادر كرده و به منظور حل اختلاف پرونده را به دیوان عالی كشور ارسال و با طرح آن در شعبه دوازدهم به صلاحیت دادگاه كیفری 1 حل اختلاف شده است.
1-به موجب كیفرخواست شماره 1400-29/7/60 دادسرای عمومی رشت آقایان غفار خدایار و ادریس شهرت همگی ملاپور به اتهام شركت در ایراد ضرب عمدی منتهی به شكستگی استخوان بینی و دندان آقای حسین پاك اعتقاد تحت تعقیب و پرونده امر به علت حصول اختلاف در صلاحیت (بین شعبات هشتم كیفری 1 و سیزدهم كیفری 2 با همان استدلال قسمت 1 به منظور حل اختلاف پرونده را به دیوان عالی كشور ارسال و شعبه شانزدهم دیوان عالی كشور موضوع را در صلاحیت كیفری 2 شهرستان رشت تشخیص و با تایید نظریه دادگاه كیفری 1 حل اختلاف نموده است و در خاتمه درخواست طرح موضوع در هیئت عمومی جهت ایجاد وحدت رویه نموده اند.
3-خلاصه جریان پرونده های واصله موضوع گزارش همان است كه فوقاً معروض گردید و اینك آراء شعب دوازدهم و شانزدهم دیوان عالی كشور به ترتیب درج می شود:
4- پرونده 12-431-19 دادنامه 23/12 شعبه دوازدهم دیوان عالی كشور
رأی – هرچند مبنای میزان مجازات ده سال مندرج در قرار عدم صلاحیت صادر از دادگاه كیفری 2 رشت به استناد آن قرار مذكور صادر گردید قید نشده و مقررات مربوط نیز به تصویب قوانین جزای اسلامی لغو گردیده لیكن اساساً با توجه به عنوان اتهام مندرج در كیفرخواست مورخ 8/8/61 صادر از دادسرای عمومی شهرستان رشت و تصویب قوانین جزای اسلامی و امكان نقص عضو به فرض ثبوت قصاص در مورد و بند ب 198 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری و تبصره 2 آن با اعلام صلاحیت دادگاه كیفری 1 شهرستان رشت حل اختلاف می شود و مقرر میدارد پرونده از موجودی كسر و جهت رسیدگی به دادگاه مذكور ارسال شود.
5- پرونده 19/433 تاریخ رسیدگی 23/1/62 دادنامه 59 شعبه 16 دیوان عالی كشور:
رأی – با توجه به مجموع اوراق پرونده نظر به اینكه با تصویب قوانین شرعی و اسلامی (قانون راجع به مجازات اسلامی و قانون حدود و قصاص و مقررات آن) مجازات مقرره در قانون مجازات عمومی در مورد ایراد ضرب عمدی منتهی به شكستگی استخوان لغو گردیده است و در مانحن فیه با عنایت به مندرجات پرونده بالاخص گواهی پزشكی قانونی و نحوه كیفیت وقوع جرم و با التفات به مواد 55 و 58 به ویژه ماده 63 قانون حدود و قصاص كه در مورد شكسته شدن استخوان ها به طوری كه قصاص موجب تلف جانی یا زیاده از اندازه جنایت گردد باید دیه آن داده شود علیهذا بنا به جهات یاد شده با تایید نظریه دادگاه كیفری 1 رشت پرونده جهت رسیدگی به دادگاه كیفری 2 شهرستان رشت ارجاع می گردد.
نظریه – همان طور كه ملاحظه می فرمایید بین آراء شعب 12 و 16 دیوان عالی كشور در موضوع واحد تفاوت و اختلاف به وجود آمده است لذا به استناد قانون وحدت رویه مصوب سال 1328 تقاضای طرح موضوع را در هیئت عمومی دیوان عالی كشور جهت اتخاذ رویه واحد می نماید.
معاون اول دادستان كل كشور – حسن فاخری
به تاریخ روز دوشنبه 13/4/1362 جلسه هیئت عمومی دیوان عالی كشور به ریاست حضرت آیت الله سید ابوالفضل میرمحمدی قائم مقام ریاست كل دیوان عالی كشور و با حضور جناب آقای حسن فاخری معاون اول دادستان كل كشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب كیفری و حقوقی دیوان عالی كشور به شرح ذیل تشكیل، پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای حسن فاخری معاون اول دادستان كل كشور مبنی بر: «ارجاع پرونده به شعبه كیفری 2» مشاوره نموده و بدین شرح رأی داده اند:
رأی شماره 12-13/4/1362
رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی كشور
بسمه تعالی
مستفاد از اطلاق و عموم مواد 55 و 56 قانون حدود و قصاص و مقررات آن مصوب شهریور 1361 شكستن استخوان، یكی از انواع جرح عضو و موجب قصاص است و نیز با توجه به عموم ماده 198 قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی كیفری مصوب همان سال و تبصره های ذیل آن رسیدگی به جرائمی كه كیفر آن ها از باب قصاص باشد در صلاحیت دادگاه های كیفری 1 است فلذا رأی شعبه 12 دیوان عالی كشور در این زمینه صحیحاً صادر گردیده و مطابق با موازین قانونی است به اكثریت آراء تایید می شود. این رأی به موجب ماده واحده قانون مربوط به وحدت رویه قضایی مصوب تیرماه 1328 برای شعب دیوان عالی كشور و دادگاه ها لازم الاتباع است.