بادرود
از نظر حقوقی، بذل مهریه در قبال اعطای حق طلاق موجب سقوط همان عوض و معوض است و تکرار همان حق طلاق نمیتواند مبنای بذل مجدد (مانند حق تنصیف) قرار گیرد. بنابراین سند دوم در صورت نبود عوض جدید، قابلیت استناد و اعتبار حقوقی نخواهد داشت
ا صولا حق تنصیف زمانی تعلق می گیرد که زوج بخواهد طلاق دهد
توافق طرفین لازم الاجراست
آنچه بر اساس توافقات انجام شده قابل اجرا است
سلام نیاز به بررسی سند وکالتنامه است باید مشخص گردد که آیا بذل و ابرا مهریه و حقوق مالی زوجه مشروط به اخذ وکالت در طلاق بوده است و یا خیر
باید مشخص گردد که در سند دوم بذل حقوق مالی زوجه ( تنصیف دارایی ) که مشروط به وکالت در طلاق بوده است آیا مورد شرط ( وکالت در طلاق ) ، اصلا وجود داشته است و یا خیر
با توجه به توضیحات خیر ضمن انکه تنصیف صرفا در مواردیست که زوج قصد طلاق داشته باشد
سلام و عرض ادب
شرط های جداگانه ممکن است
بله چون بذل مهریه در قبال اعطای حق طلاق مانع از توافق مستقل و جدید درباره بذل حق تنصیف نیست و هر دو سند رسمی معتبر و لازمالاجرا محسوب میشوند
با سلام تنصیف برای زمانی است که زوج درخواست طلاق بدهد
سلام به این نکتهی بسیار مهم دقت بکنید که سند ابرا میبایستی در مورد مهریه تنظیم بگردد تا همسرتان نتواند رجوع از بذل داشته باشد و مهریه را مطالبهگری بنماید.
به طور کلی، امکان دارد همسر شما پس از بذل مهریه، در توافقی جدید حق تنصیف را هم اسقاط کرده باشد؛ زیرا این دو حق از هم مستقلاند و اگر در سند اول محدودیتی قید نشده باشد، سند دوم میتواند معتبر باشد.
سلام تنصیف دارایی زمانیست که زوج بخواهد طلاق دهد نه زوجه و نه در طلاق توافقی
حق توصیف شرایط و مقرارت خاصی داردکه باید رعایت شود
بله میتواند ضمن توافق جدیدی اضافه شود
اگر در سند دوم سند اول قید نشده باشد مشکلی ندارد
درود، نیازمند بررسی است
© تمام حقوق این وبسایت برای مالک آن محفوظ می باشد. حق چاپ و نشر مطالب این وبسایت به صورت الکترونیکی یا غیر الکترونیکی محفوظ می باشد.