سلام وقت‌تون به خیر. من یک پسر حدودا 18 ساله هستم که 2 سال پیش از طریق فضای مجازی با خانمی آشنا شدم و حرف زدیم. در ابتدا فکر میکردم این خانم متاهل نیست (چون حرفاش شبیه افرادی که متاهل هستند نبود) و به مرور زمان متوجه شدم که متاهل هستند ولی اذعان داشتند از شوهرشون متنفرند و کاری باهم ندارند و هیچ ارتباطی میان آن ها نیست و به طور خلاصه، از هم طلاق عاطفی گرفته اند. بنده در ابتدا قصد داشتم این خانم رو از خوردن قرص های روان گردان به صورت افراطی دور کنم و حقیقتا، دوست داشتم که دوست هم با او باشم از وقتی که اذعان کردند با شوهرشان رابطه ای ندارند و زوری زندگی میکنند. متاسفانه، رابطه ما طوری پیش رفت که به مرور احساسات بین ما جاری شد و تا مقداری به هم وابسته شدیم چون هر شب بلا استثنا صحبت میکردیم و من باور کرده بودم که ظاهرا این خانم و شوهرشان همدیگر را رها کرده اند از لحاظ عاطفی و فقط برای حفظ آبرو باهم زندگی میکنند. بعد از گذشت دو سال، با این که برای بنده بسیار سخت بود این خانم رو از همه جا بلاک کردم چون تلاش های بنده مفید نبود که ایشون رو از خوردن قرص به صورت افراطی ( ده تا بیس تا یک دفعه میخورد که نعشه بشود) دور کنم و متوجه شدم، فقط دارم خودم را توی دردسر میندازم و وقت و عمرم را حروم کسی میکنم که علاقه ای نه تنها به کنار گذاشتن اشتباهش نمیکند، بلکه به تازگی با یکی از دوستای پسرش گل هم میکشید. وقتی که ایشون رو از همه جا بلاک کردم بعد از مدتی به بنده پیام دادند و تهدید کردند من رو که خودکشی میکنند و این حرف هارو زدند " زندگی بدون تو برای من معنی نداره" "اون آدم دیگر مرد برای من" "تو من رو چال کردی" و از این حرف ها و طوری وانمود کردند که انگار خیلی نیاز عاطفی به من داشتند در صورتی که توجه ویژه‌ای به من نداشتند به نظرم و تمام صحبت های ما در قالب صفحات مجازی و تماس و پیامک بود و یک بار هم همو حضوری ندیدیم. دروغ چرا، من ترسیدم که نکند ایشون خودکشی کند به خاطر من، بهشونم توضیح دادم که ما برای هم آدمای مفیدی نیستیم و به درد هم نمیخوریم و حتی یک بار پیشنهاد کردم که ای کاش روابطش را با همسرش خوب میکرد و با او زندگی میکرد ولی هیچ وقت گوش نداد و من رو تهدید میکند که خودکشی میکنه یک روز و خبرش به دستم میرسه. دو تا خواهش دارم، یک این که به عنوان یک انسان به نظر شما الان من چی کار کنم و چطوری ایشون رو منصرف کنم؟ میدونم ممکنه دروغ بگه و فقط بخواد باهام بازی کنه. دو، اگر خدایی نا کرده، ایشون یک روز این کار رو انجام بدند و مثلا یک جا بنویسند دلیل خودکشی من این پسر بود، خانواده او میتوانند از من شکایت کنند؟ من حتی ایشون رو التماس هم کردم و قسمشون دادن به جون بچه هاشون و مادرشون که این کارو نکنند ولی گوش نمیدده. آرامش از زندگیم رفته لطفا کمکم کنید؛ خیلی خیلی ممنونم که کامل خوندید.