من با دوستم فروشگاه موادغذایی شریک بودیم اما شریکم سرمایه نقدی ازفروش خارج کرده بود بابت بدهی که داشت وباتوحه به گران شدن موادغذایی دیگر شرکتها باچک ونسیه اجناس نمی‌دادن وچون ایشان سرمایه در گردش نداشت وسررسید چکهاش رسید دیگرقادربه ادامه فعالیت نبودباید سرمایه وارد کارمیکردکه نداشت وباجمع بندی کل حسابها تصمیم گرفتیم به کسی 3دانگ سهم شریک رابه کسی واگذارنمایم که آورده یک میلیارد و پانصد میلیون تومان نقدی تحویل نماید تا مبلغ سرمایه 3دانگ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را پرداخت نمایم تابدهی شرکت هارا پرداخت نمایدوسیصدمیلیون تومان به همراه فروش روزانه جهت تامین اجناس که دیگه نسیه وچک کارنکنیم.که چندنفری حاضر به شراکت بودن و همچنین آقای که در داخل فروشگاه قسمت پنیرفله وزیتون فله رادراختیارداشت به شدت راغب بودن به ایشان واگذارنمایم که گفتن من این مبلغ آورده رادارم ومن هم گفتم درکارهم باید کاملا فروشگاه داری رابلدباشیدکه گفتن کاراولم فروشگاه داری بوده کاملآ واردهستم ومن هم به شریک قبلی گفتم به ایشان واگذار کنیم هم پول دارد وهم وارده به این کاروهم خودش به شدت راغب به شراکت هستن که باتوجه به آشنای که قبلا با ایشون داشتن گفتن تمام دروغ میگه نه فروشگاه داری کرده ونه پولی داره بیاره که من هم گفتم شما تایید نمی کنید من هم حرف شما را قبول میکنم که بازهم به من مراجعه نمودن ببیندجواب چی هست که من هم گفتم نمیشه بنا به این دلایل که شریکم گفته وایشون رفت غروب باخواهرخودش برگشت که خواهر ایشون پیش چند نفره من گفتن اگر به برادرم واگذارکنی وکاملا دراختیارایشون قراردهید که مطمئن وهم همچنین کاسب زرنگی هست شماهم سودخوبی میبرید ومن هم قول میدهم به اسم برادرم شد در همان روز اول مبلغ هفتصدوپنجاه میلیون تومان نقددارم به برادرم میدهم جهت اینجا و همچنین برادرش چک همکارخودم داشت به مبلغ 400میلیون تومان تاریخ همون ماه بود گفتن اینها که هیچی پول خودم که چندروز دیگه میرسه اون هم هست من مشکل پولی ندارم ومن هم باتوجه به حرف خواهرش که آمدن وگفتن به برادرم واگذارکن. ارزش قائل شدم وگفتم فقط صداقت وبه. درستی کارکن وبه شریک اول گفتم 3دانگ خودت وبه ایشون بده که خیلی راغب هست و همچنین به من فشارآوردن سازمان که سریعاً تعیین تکلیف کن دیگه فرصتی نداریم وایشون گفتن من سرمایه ام را ازشما میگیرم شما ازایشون بگیر و به من بده چون من این آدم ومشناسم فقط کارش جفت حوربشه دیگه هیچ کسی ونمی شناسه اگرضمانت پرداخت سرمایه من ومیکنید باشه انتقال میدم که شریک جدید گفتن شما ضمانت کنید من به هیچ وجه نمی‌گذارم شما توی دردسربی افتید .که ضمانت نمودم .تا انجام شد بعداز یک مدت فهمیدم که این آقا تماماً حرفها یش دروغ بوده وبا همکاری خواهرش جهت اعتماد سازی ودروغ گفتن به من اعتماد منوجلب نمایدوازحسن نیت پاک من سواستفاده نمایند .واززیرتمام تعهدات خودش نرفت وفقط دروغی بیش نبود وچون شرایط مارا میدونست وهمجنین می‌دانست که به اسم 7هرکس دیگه ای انتقال یابد دیگرقادربه جابجا کردن آن نیستیم فهمیدم این بخاطر همین مسئله بود به هردری میزد به اسمش باشه ونه پول شریک راداد ومن مجبورشدم پرداخت نمایم و همچنین سرمایه من هم تصاحب کرد ومال مردم هم ندادوبه ما می‌گفت ضررکردم درحالی که اون فروشگاه در .. اصلا کسی باور نمی‌کند اونجا ضررباشد چطوری من 310میلیون اجاره میدادم بعدازاتمام قراردادشد ماهی 620میلیون طرف امدضررنکرد دوباره کردماهی یک میلیارد و دویست که ازدستش خارج نکنند رقیب ها....ویا این آقا که مال همه را خورده اخرهای قرارداد اتمام فروشگاه که ماهی 310میلیون اجاره می‌دادیم راضی بودن باماهی 580بکیره چطوری میشه با 310اجاره ضررکردی با 580ضررنمیکنید لطفاً مراراهنمای کنید چکارکنم ازدست این آدم