سلام وقت بخیر پیشاپیش متشکرم از صبوری شما در خواندن این متن بلند... پدر من قبل از سال 50 و در زمان قانون اصلاحات ارضی از شخصی حدودا 25 تا 35 جریب زمین اجاره کرده بودند (در اصل اجاره نامه کتبی نبوده و فقط این زمین ها دست ایشون داده شده بود جهت نگهداری و کشت) پدر من امین این شخص بوده(بدون متن نوشته شده) و بقیه کشاورزان هم اجاره خودشون رو به پدر من میدادن تا پدر بنده مبالغ رو دستی (بدون فیش و رسید) به مالک بپردازد. قبل فوت مالک، یکی از پسر های این مالک بخشی از این زمین هارو از پدرش میخرد،و در زمان خرید این زمین ها اصلا نقشه ای مشخص از زمین نبوده، حتی زمین ها حد و مرزی نداشته که مشخص شود کجاست، فقط بخش ان و محله ان در روستا مشخص بوده به اندازه 25 جریب. بعد از فوت مالک قبلی و با توجه به اینکه پسر این شخص مالک جدید بود و از ورثه وکالت نامه داشت، مجدد پدر من همچنان در این زمین ها کشت میکرده(با اجازه زبانی نه کتبی)،همچنین چاه اب در زمین های خودش که نزدیک زمین های این مالک بوده احداث کرده تا زمین های این شخص هم قابل کشت شود و زمین هارو لوله کشی کرد. در زمان قانون اصلاحات ارضی 8 جریب زمین به پدر من(و پدرش) داده میشود و پدر من در سندی امضا میکند که زمین های مالک و مالکین رو در شهریور سال 50 به مالک بدهد. اما با اگاهی کامل مالک(بدون متن کتبی) همچنان در زمین ها کشت و زرع میکند و همچنان امین این شخص هم بوده، برای جمع اوری اجاره های دیگر کشاورزان که روی زمین های این شخص کار میکردند، همچنین پدرم در سال های جوانی و میانسالی زیاد در خانه این مالک کار کرده و همه ورثه ایشان را خوب میشناختند. مورد توجه اینکه : این مالک جدید که بخشی از همین زمین هارو قبل فوت پدرش از پدر خودش طی سندی (بدون حد و مرز، که سند فقط مشخص میکرد قطعه زمین هایی در چهار محله از صحرای این روستا خریده) خریده بود و مابقی زمین ها بعد فوت پدر به همین پسر و بقیه وراث رسیده بود. و مهم اینکه : این مالک و وراث حتی نمیدانستند که مکان دقیق زمین هایشان کجا هست. پدر من در سال های قبل 79 زمین های این شخص را جدا جدا مشخص میکند ، که کجا هست و با جابجا کردن زمین های مالک با بعضی کشاورزان (پدرم برگه دارد که زمین فلان مکان رو با زمین فلان شخص در فلان جا عوض کرده، به عنوان خریدار و فروشنده)،در اصل پدرم با قطعه بندی جدید، مشخص کرده زمین های این شخص و ورثه کجا هستند. و پدرم در سال 79 در برگه ای که خود مالک در شکایت پیوست کرده، امضا کرده که این قطعه بندی ها که 25 جریب در چهار محله از صحرای این روستا در 15 قطعه مثلا 1و2و3و4 و... تا 15 در تصرفش هست. کشاورزان دیگر که املاک این مالک و ورثه رو در تصرف داشتند نیز در همین برگه امضا کرده اند که زمین هایی به ابعاد فلان در قطعات فلان دستشان دارند. همچنین در سال های زمان انقلاب باغ بزرگی با ارزش چند برابر این زمین ها در بهترین مکان شهر (نه روستا) دست پدرم بوده که بدون گرفتن حقی به مالک داده(همین مالک جدید) حالا مالک بعد این همه سال بعد دقیقا فوت پدرم یعنی سال 402 شکایت کرده که زمین هایش بدون اذن و اجازه و غاصبانه توسط پدرم و حالا ما (ورثه) از شهریور سال 50 تا 402 و بعد فوت پدر تصرف شده و در ان بدون اذن کشت و زرع شده، و هیچ اجاره ای هم نگرفته.و ادعای اجرت المثل این سال های تصرف شده یعنی 52 سال رو کرده. همچنین ادعا کرده چندین بار خواسته زمین هایش رو بگیرد و پدرم و ما نداده ایم(البته بدون اینکه تا زمان زنده بودن پدرم شکایت کند بابت این موضوع). حال با توجه به اینکه در صورت استشهاد کشاورزان مطمئنا تایید میکنند که تصرف پدرم غاصبانه نبوده، و تایید میکنند که پدرم امین این شخص بوده و زمین ها رو غاصبانه غصب نکرده و حتی این ها اجاره های خود را به پدرم میدادند (با وجود اینکه بعد این همه سال هیچ رسیدی نیست جهت پرداخت اجاره ها به مالک) و تایید میکنند که پدرم تا قبل فوت رابطه نزدیک با این شخص داشته که هر چند ماه یا سال در منزل ایشان میرفته یا ایشان در منزل پدر من می امده، حتی در زمان فوت پدرم هم به مجلس ختمش آمد. آیا ما میتوانیم دفاع کنیم غاصبانه نبوده و از حق زارعانه خود دفاع کنیم؟ با توجه به این سند سال 79 که خود مالک در شکایت پیوست کرده، مشخص میکند که زمین ها حتی بعد سال 50 با قطعه های فلان دست پدرم هست. با توجه به استشهاد کشاورزان با توجه به اینکه همه میدانند پدرم زمین های این شخص را که حد و مرز نداشته قطعه بندی و جابجا و مشخص کرده. همچنین زمین های این شخص را اباد کرده و لوله کشی کرده و چاه حفر کرده. همچنین باغ با ارزش چندین برابر این زمین هارو قبل سال 79 بدون دریافت وجهی تحویل داده. با توجه به نزدیکی پدرم به این شخص حتی در کار هایی دیگر از کشت و زرع با توجه به اینکه این مالک در پیامک از پسر عموی من نیز خواسته اجاره زمین هایی که (جدا از زمین های ما) دست او و عمویم هم دارد، به حساب شخص دیگری واریز کند، نه به حساب خودش، که این کار را پسر عمویم انجام نداده و شاهد هست. ایا با استشهاد و این همه موارد و سالیان زیاد کشت پدرم بدون شکایت قبلی مالک در زمان حیات پدرم، میتوان دفاع کرد که با وجود نبود رسید، اما اجاره پرداخت میکرده و حق زارعانه طلب کنیم؟(هرچند ورثه دیگر سال های خیلی قبل به دلیل نزدیکی به پدرم جلوی شواهدی گفتند نیاز نیست اصلا پدرم بابت زحمت های زیادش اجاره بدهد) با وجود اینکه همه موارد و اسناد موجود گفته و توضیح داده شده(که چیز دیگری نیست) چه اقدامی باید انجام شود ؟ لطفا کامل توضیح بفرمایید، همچنین میخواهم پرونده رو به وکیلی در سایت دادراه بدهم یا مشاوره تلفنی و حضوری بگیرم. متشکرم از صبوری شما در خواندن این متن بلند