سلام منابع طبیعی طی دادخواستی قلع و قمع یک خانه روستایی که دولت برای آنجا سند مالکیت دارد را از دادگاه خواسته است. در دادگاه بدوی قاضی درخواست کارشناس رسمی میکند که منابع طبیعی هزینه را واریز نمیکند و قاضی دادگاه بدوی دادخواست را باطل میکند. خواهان اعتراض میکند و پرونده تجدید نظر میرود. همزمان خوانده هم چون ادعای تصرفات قبل دهه 1340 را دارد درخواست اثبات مالکیت میکند. قاضی تعیین شده برای اثبات مالکیت تقاضای کارشناس میکند و کارشناس رسمی دادگستری تصرفات قبل دهه 1340 رو بنابر نقشه های هوایی و اعیان موجود و ... تایید میکند و قاضی به نفع صاحب ملک رای میدهد منابع طبیعی به رای قاضی برای اثبات مالکیت اعتراض میکند هم پرونده قلع و قمع که منابع طبیعی شکایت کرده بود و هم پرنده اثبات مالکیت صاحب ملک به یک شعبه ارجاع می‌شود. قاضی تجدید نظر هر پرونده رو به نفع منابع طبیعی رای میدهد. پرونده ای که منابع طبیعی در ابتدا درخواست قلع و قمع داده بود به دادگاه بدوی ارسال میشود و دادگاه رای میدهد که: در چنین پرونده هایی کارشناس رسمی جز لاینفک رسیدگی هست لاجرم به علت تبعیت از دادگاه عالی رای ایشان تایید میشود. مالک به رای بالا اعتراض و پرونده به تجدید نظر میرود و قاضی تقاضای وقت نظارت میکند و خوانده به جلسه قضاوت برای دفاع دعوت نمیشود و رای بدوی برای قلع و قمع تایید میشود. با این اوصاف چند سوال: 1-با وجود اثبات اعیانات و تصرفات قبل دهه 1340 و نظریه‌های کارشناس رسمی و دادگاه اثبات مالکیت که تایید کرده بود آیا به صرف داشتن سند مالکیت توسط دولت آنهم اینکه سالها بعد تصرفات اقدام به صدور سند شده و قبل آن نقشه برداری کردن و اعیان های قبل ملی شدن مشخص هستند و از قضا تا هم اکنون هم تصرفات ادامه دارد نمیشود مستثنیات گرفت؟ 2-چون حکم قطعی قلع و قمع صادر شده و مالک خانه تو دادگاه تجدید نظر حضور نداشته تا دفاع کند میشه اعاده دادرسی داد؟این رای غیابی حساب میشود؟ 3-تاریخ 1401/02/24رای تجدید نظر که قطعی شده ابلاغ شد کی میشه اعاده دادرسی داد؟ 4_اعاده دادرسی جواب میده؟ 5_راهی به ذهن کسی نمیاد کمک کنه؟