با یه دختری 19 ساله ای اشنا شدم در مجازی و در قرار اول شرط 5 میلیون را با من کرد و از تهران آمد شیراز. با اینکه خودم یه جوان 28 ساله و از لحاظ مالی و ظاهری مشکلی ندارم و مجرد هستم. ایشون از این طریق پاشو به زندگی من باز کرد و وقتی آمد موجودی پس اندازم را به صورت اتفاقی دید و فهمید هم درآمد خوبی و هم شغل خوبی دارم و تنها در بالاشهر زندگی میکنم ، با نقشه های فراوان رفت امدش را زیاد کرد روزای اول با ماهی 6 الی 7 میلیون رضایت داد (به غیر از هزینه پرواز از تهران به شیراز و بلعکس و هزینه خورد خوراک) که در ماه 20 روزش را در شیراز با من زندگی کند. با گذر چند ماه بحث ازدواج موقت را پیش کشید که بتوانیم به مسافرت های شمال و کیش در هتل اقامت کنیم و یک ساله صیغه کردیم. به مرور زمان من را وابسته ی خودش کرد و خواسته هایش را روز به روز زیاد کرد و نقش زن من را در جامعه و محیط کارم بازی کرد و من هم قرق کار بودم تا حدی که همه میگفتن زنشه و ما هم باور کرده بودیم خواسته هایش آنچنان زیاد شد و من را مجبور به انجام دادن خواسته های رویاییشو من هم به خاطر ترس از دست دادن و وابستگی و به خاطر دور کردن من از برادرم و خانودم مدام اختلاف ایجاد میکرد و در 3 ماه آخر صیغه نامه به خودم آمدم دیدم در طول این 9 ماه حدود 600 میلیون از سرمایه من را خرج عمل جراحی خرید آخرین مدل گوشی و ساعت خرید هفتگی لباس های مارک و خرید حدودا 100 میلیون طلا و مقداری پول نقدی کرده و در ماه چند روز در می ماند و میگفت باید زندگی و کارت را ول کنی بیای تهران و بالا شهر زندگی کنیم که حدودا دو ماه مجبور شدم به خاطر نشنیدن حرفای مردم و خانوادم بدم تهران و تن به خواسته اش بدم و بعد از دو ماه در تهران شاهد رابطه های نامشروعش شدم و با دل شکسته برگشتم بعد از دو هفته برگشتن من به شیراز تماس گرفت و باز نقش بازی کرد و من را تحت تاثیر قرار داد و گفت در ماه چند روز میام پیشت و 25 روز را به تهران بر میگردم و در این 25 روز که تهران بود از نقطعه ضعف من هر روز جنگ اعصاب درست میکرد و میگفت اگر ماشین و خونه نگیری و ماهی کلی پول ندهی هر روز بهت خیانت میکنم ، دنیا تیره و تار شد واسم و درده عشق و دوست داشتن دچار شدم و تا یکی دو ماه تن به خواسته هایش میدادم که با خیانتاشو اذیت نشم و عزت نفس را حفظ کنم. در این دوره یکبار به صورت اتفاقی تلفنشآیا حدودا چند دقیقه دستم افتاد و از پیام هایش با افراد مختلف که قول و وعده رابطه و پول را کرده بود پیام های مادرش که مطلقه بود و تازه صیغه اش با شوهر 5 اش تمام شده بود و کرایه خانه و تمامیه خرج هایش را از من کلاهبرداری میکردن پیام هایی دیدم که تازه فهمیدم مادرش همدست اصلی اش است و یک متن از پیام های مادرش را در این دیالوگ خلاصه میکنم ( دخترم حواست باشد تن به ازدواج ندهی مگر چقدر جوان میمانی مثل خاله ... زرنگ باش و تا می توانی بکن و طلا بخر پول جمع کن ) ( سخت ترین قسمت این بود که حدودا 9 ماه اسم مادر را روی این حیوان گذاشته بودم و به خاطر پادرد جزئی که داشت و همیشه جلو من از خدا و پیغمبر و نماز حرف میزد و حتی بعضی وقتا جلوی من نماز می خواند که فهمیدم فقط جلوی من نماز می خواند به خاط حس مادری که بهش داشتم اجاره خانه اش را و هزینه خورد و خوراک را و بدهی هایش را دادم . ولی این مادر دخترش را تشویق میکرد و از دخترش پول در می اورد و در نبود من به رابطه ی نامشروع تشویق میکرد و مخالفتی نشون نمیداد به دخترش . ( من فقط اعتماد کرده بودم همین ) خلاصه راهنمایی کنید که آیا می توانم از ایشان بابت فیش های واریزی که به حسابش داشتم شکایت انجام دهم و حساب خودش و مادرش را مسدود کنم تا حداقل طلاها و گوشی و ساعت و مقداری پول که در حسابش از من دارد را بتوانم پس بگیرم و با این شکایت این افراد کلاهبردار را در جامعه تحویل دولت دهم .( . حدودا 150 الی 200 میلیون تومان را می توانیم از موارد ذکر شده که گفتم پس بگیرم، و میدانم که بعد از شکایت بنده طلاهایشان را رو نمیکنند ولی اونقدر فیش واریزی دارم که با راهنمایی شما بزرگواران می تونم به زندان بندازم تا حداقل پول ممکن را زنده کنم . ) در ضمن بنده به خاطر این فشار ها چند ماه کارم تعطیل شده و شرکت به اون بزرگی الان تعطیله. و متاسفانه به خاطر این فشارها به قرص های آرامش بخش روی آوردم.