سلام علیکم برهمه وکلای عزیز طاعات عبادتون قبول حق باشه رهایم نکردید نخواهید کرد حاضرم اعضای بدنم بفروشم حقتان بپردازم دزدی نکردم مال حرام نخوردم فقط خواهشمندم لااقل بچه هایم ببیننند قبل از شکایت تصرف عدوانی به مدیر دفتر گفتم گفتند اونا غلط میکنند پدرت زمین به وراث داده برو شکایت تصرف عدوانی عریضه نویس بنویسه بیار و بعد حاج آقا ریس وقت دادگاه محترم فرمودند نمیدانم اینا دنبال چه میگردند پدرتون برهمه وراث زمین داده رای قطعی صادر کردم تمان وسوالم اینه 4 سال مدیردفتر نگاهم نمیکنه دادرس محترم کیفری یک بجای همه قضات محترم میتونه رای صادر کنه مینویسم ریاست محترم شعبه دوم دادگاه حقوقی خواهشمندم هرچه سریعتر پرونده ببندید بعد چندوقت دادرس شعبه اول آقای محترم فقط گیر داده پرونده من چه گناهی کردم زمین پدرم داده از سال1346 کشت برداشت میکرده بعدا هم بهم رسیده از بچگی 5ساله تا سن 25 سالگی فقط کتک فحاشی هر روز صبح برای کارگرانش مواد هرویین 2کیلومتر پیاده داخل جنگل میرفتم غروب برمیگشتم تا پدرم بره به روستای اون زنش پدرم نمیدیدم در سن 28 سالگی تقریبا یکماه تو روستا اطاق مادرم بود میگفتم خدایا شکرت مادرم شوهر داره منم پدر دارم دختر دوقلوم 2ساله بودن تعجب میکردند یکماه تمام شد نگو حکم جلب گرفته بود برادرم فرداش دوباره منو میزد گفت تا فردا بهت محلت میدم این خونه روستا را ترک کنی وگرنه مادرت طلاق میدم اومدیم شهر2روز بعد پدرم آمده بود گفت برای دعای خیر اومدم فقط رضایت میخواست مخصوصا از همسرم بغلش میکرد میگفت دخترعمو منو ببخش راضی باشید معذرت میخوام درد قلبم شدید به امام حسین قسم کمک