بسمعه تعالی سلام در دعوای کیفری، که در حمل خودرو رها شده، اتهام سرقت تعذیری خودرو به من زده شده بود به علت استعلام قاضی محترم از شرکت لیزینگ ...، که طی نامه به مرجع کیفری پاسخ داده خودرو در مال الاجاره اینجانب و ورثه دیگر میباشد. ( یعنی هیچ رابطه حقوقی بین شاکی و شرکت لیزینگ وجود نداشته است) و اینجانب تبرعه شدم. در دعوای حقوقی بدوی دادخواست تاییدیه فسخ اینجانب به طرفیت خریدار ( همون شاکی کیفری علیه من) باطل شد. شاکی از دادنامه کیفری اعتراض و تجدید نظرخواه بود، که تجدید نظر توقیف دادرسی داد. به علت اعتراض اینجانب به دادنامه حقوقی فسخ، و قاضی حقوقی در تجدید نظر بدون ورود به ماهیت دعوا، که اسمی از شرکت لیزینگ در بدوی نبود، به دروغ در دادنامه نوشته بود به علت امهال به مدت یک سال توسط شرکت لیزینگ، و تنفیذ عملی شرکت لیزینگ، توجیه مناسبی نبوده که خودرو را حمل نموده ام و فسخ در عرفیت فوری میباشد، دعوای فسخ اینجانب باطل شد. و در دعوای کیفری تجدیدنظر در ادامه رسیدگی بعداز حقوقی، گفتند جدا از رکن مادی و قانونی، رکن روانی، چون اطلاع داشته ام که مال متعلق به دیگری است چون در زمان استرداد خودرو امتناع نموده ام، سونیت من محرز شده و محکوم شدم. حال که بعد چندسال اجرت المثل رو دادخواست داده، و اصلا هیچ تنفیذی هم از طرف لیزینگ نشده بود، استعلام یک ماه قبل قاضی کیفری موجود بوده، یا طرف من از برگه جعلی استفاده نموده بود، در حقوقی که تنفیذ کرده لیزینگ یا قاضی خودسرانه نوشته بود، که من در کیفری محکوم شوم . الان با چه عنوانی میتونم دادخواست اثبات حیله و نیرنگ جهت بعد از حکم صادره و ابطال رای رو بخوام. آیا تضاد در استعلام شرکت لیزینگ در کیفری و در حقوقی ( و درحقوقی هرچند استعلامی نشده بود، چون در بدوی هم بحث لیرینگ نبود) میتوانم ابطال دادنامه های ماقبل رو، بخوام لطفا راهنمایی کنید.