سلام من 27 سالمه و درسن 17سالگی یک ازدواج سه ماهه داشتم ک جداشدم . الان بااقایی ک متاهل و 42 سالش میشه حدود سه سال دوستی کردیم و دوستیمون موقت و بیشتر خوشی و ایشون من ساپورت میکرد . من تصمیم گرفتم این رابطه رو تموم کنم و این اقا تهدید کرد و امد جلو خونه مون و صدای ماشینش میومد و گفت نمیای میام در میزنم من نمیدونستم واقعا چکارکنم و گفتم برو میام حرف میزنیم الکی گفتم قرار ازدواج کنم و گفت باشه باخوشی تموم کن گفت بریم 20 دقیقه خونه بشینیم حرف بزنیم رفتم اما ب زور میخواست بامن رابطه کنه و من قبول نمیکردم و میگفتم برای اینچیزا نیومدم تهدید کرد که نذاری نمیذارم بری من بعد یک ساعت التماس و گریه مجبور شدم قبول کنم تاهرچه زودتر از اون خونه برم بیرون ، ازمن عکس های نیمه لخت توگوشیش داره . اون روز از عصبانیت زدم قلیون افتاد زمین و نمیدونم فرش کمی سوخت یانه سوئیت بود . چون سریع زغال هارو برداشت . من برگشتم خونه و بلاکش کردم الان ازبلاک دراوردم دبدم پیام زده که فرش رو سوزوندی نمیدونم صاحب سوئیته باید پول فرششو بدی . میدونم بهونست چون یادمه سوختگی دراون حد نبود . نمیدونم چطوری از شر این ادم خلاص بشم از ترس ابروی خودم کاری نتونستم بکنم و واقعا اگه خونوادم بفهمن از خجالت نمیتونم تو روشون نگاکنم . عکساروهم هربار گفتم پاک کن نکرده ، قیافه معلوم نیست ، نمیدونم بااین ادم شر چیکارکنم خودشم کورد هست اسلحه اینا داره و ادم شری هست . یکم پیش اس زدم ک دست از سرم برداره و گفتم از ترس ابروم کاری نکردم وگرنه ب جرم تجاوز و خفتگیری ازت شکایت میکردم گفتم ازدواج میکنم پیام نده نمیدونم صبح چی قرار اس بده جوابمو بده . همش استرس اینو دارم باز یه بهونه پیدا کنه پاشه بیاد دم در . شماره زنشم دارم یبار ازگوشیش برداشتم اما میترسم بهش چیزی بگم بیاد ابروریزی کنه چون میگه از زنم ترسی ندارم . بخدااصلا سابقه نداشت ک بامن ب زور بخواد باشه نمیدونم چرا تموم نمیکنه و مثل ادم نمیره سراغ زندگی خودش . میدونم من اشتباه کردم که بااین اقا دوست شدم اما الان گیرم واقعا . اگه وکیلی از ارومیه هست بگه من اهل ارومیه ام . اون روز خواستم زنگ بزنم گفت بزنی واسه خودت بد میشه و یه سال تو دادگاه ها الافی . من اصلا نمیخوام خانوادم کوچکترین چیزی از این قضیه بدونن بیشتر بخاطر سن این اقا و وضعیت تاهل بودنش چون واقعا خجالت میکشم . بگید چیکارکنم اصلا گیج شدم . نمیتونم شکایت کنم چون اونوقت میاد ابروریزی .