با سلام کارگری در سال 42 بدون قرارداد وفقط به عنوان کارگر آبیار روی زمین های پدربزرگم کارمیکرده ، پدر بزرگ همزمان با اصلاحات ارضی از روی رفاقت و معرفتی که این روزها بلاحت به حساب می آید کارگر را در مالکیت نیمی از زمین های خود بدون پرداخت پول شریک میکند و از آن سال به بعد کارگر مورد نظر نقش زارع را در مورد نیم دیگر زمین های پدربزرگم ایفا میکند و درامد حاصله را به دو نیم تقسیم میکردند تا سال 73 که پدربزرگم مرحوم شدند و از 73 تا حال این فرد با اعتماد نابجای پدرم تمامی زمین های ما را در اختیار داشتند و بدون اینکه قرارداد زراعتی داشته باشند کشت میکردند و فقط سالی یک بار درامد سهم مالک را پرداخت میکردند سال گذشته که فرد مورد نظر فوت کرد ، بنده خودم زمین ها را در دست گرفتم و کشت کردم و متوجه شدم که به مدت بیش از سی سال چه کلاهی سرمان گذاشته حدود درامد پارسال 2 میلیارد تومان میشده که ایشان فقط 45 میلیون به مالک داده اند و سال قبل تر هم 30 میلیون بیش از سی سال فقط چیزی کمتر از یک بیستم حق مالک را میداده و در این مدت با این دزدی هایی که از ما کرده تبدیل به بزرگترین سرمایه دار منطقه شده است ( بماند که متوجه شدم به دلیل نا آگاهی پدرم از حدود زمین ها هنگام تقسیم در سال 86 حدود 10 هکتار از سهم ما را از طریق قانون تعیین تکلیف به نام خودش سند گرفته و اصلا در تقسیم نیاورده ) حالا که یکسال از تحویل گرفتن زمین ها از ورثه او گذشته من از ورثه ایشان خواستار پس دادن این 10 هکتار کلاهبرداری شده توسط پدرش و … شدم آنها برای اینکه بنده را بترسانند ، مدعی شدند که آنها هم میتواندد طلب حق زارعانه کنند و اگر من دادخواستی برعلیه آنها بدهم ، آنها هم دادخواست حق زارعانه میدهند !! سوال اینجاست که با توجه به مقدار بسیار ناچیز عوایدی که طی این 30 سال بدون حساب و کتاب و به صورت علی الحساب داده و در عمل رقم های کلانی بدهکار است و در حالی که هیچ توافق و قرارداد مکتوبی هم وجود ندارد ، آیا میتواند از حربه حق زارعانه برای قسر در رفتن استفاده کند ؟