سلام و عرض ادب میدونم متن زیادی نوشتم فقط خواهش میکنم شما رو به خدا قسمتون میدم کامل بخونید.پیش با موتور از سرکار می اومدم یه نفر تو محلمون به من گفت منا بزار خونه دوستم با موتورت من خسته بودم اون رانندگی کرد تو راه پلیس انداخت دنبالمون پسره موتورا نگه نداشت گاز موتور گرفت هر چی گفتم موتورا نگه دار نگه نداشت اومدم کلیدا از موتور دربیارم پلیس زد بهمون خوردیم زمین بردن بیمارستان تو بیمارستان گفتن مواد مخدر پیدا کردن 4 گرم مواد شیشه من هرچی گفتم به خداوندیه خدا به ارواح خاک پدرم مال من نیست من خبر نداشتم پسره گفت منا ببر خونه دوستم منم خواستم هم یه کمکی کرده باشم هم کرایه ای بگیرم ببرم خونه دوستش برگردم خونه قبول نکردن بردن دادگاه اونجا پسره بی دین که اینشالله خدا لعنتش کنه گردن نگرفت موادشو منم گفتم آقای قاضی چطور ثابت کنم مال من نیست. گردن نگرفتم قاضی که آقای الف.ش شعبه سوم دادگاه انقلاب بود به ناحق نفری 5سال حبس داد من نه بلد بودم نه کسی رو تو این شهر داشتم که ثابت کنم بی گناهم.هیچ کاری از دستم بر نمی اومد قریب بودم پول زیادی برا گرفتن وکیل نداشتم خرج مریضی مادرم زياد بود بعد از چند وقت پدر پسره نامرد اومد در خونمون گفت عذرخواهی کردگفت میدونم مواد مال پسرمه ولی من میترسم ازش بیام دادگاه بگم ببخشید.خلاصه منا اومدن با دستبند بردن زندان بیگناه انداختن زندان اون پسره فراری شد من 4ماه زندان بودم اومدم مرخصی فهمیدم پسره را دوباره با مواد گرفتنش.من مرخصی ام تمام شد از طریق زندان فرستادن سرکار روزی 30 هزار تومن کفاف خرج خونه اجاره مریضی مادرم نمیشد مجبور شدم غیبت کنم مادرم مریض شده بود الان چند ماه تو غیبت ام هرروز دارم غصه میخورم فکرو ناراحتی زیاد دارم پس خدا کجاست ببینه با من چکار کردن مادرم از غصه مریض تر شد من بخدا تو کلانتری ام نرفته بودم بخواطر حکم ناروا سابقه دار شدم کارمو از دست دادم موتورما از دست دادم.ابروم رفت نامزدم رفت فقط بخاطر این که به یه نفر کمک کردم خوبی کردم با موتور خواستم ببرم پیش دوستش .به جان مادرم من نمیدونستم پسره مواد داره.اگر کسی این داستان منا میخونه از دستش کاری بر میاد بخواطر خدا کمک کنه من بی گناه زندان نبرن بخدا مادرم مریضه تنهاست میترسم برم زندان اتفاقی براش پیش بیاد.من فکر و غصه داره پیرم میکنه کارم داره به خودکشی کشیده میشه. اگه کسی مشکلمو حل کنه نرم زندان حکم قاضی تعلیق بشه  تا آخر عمرم دست بوسشون میشم فقط کمک کنن زندان نرم.بخدا ظلمه شرمنده متن طولانی بود با جزئیات کامل گفتم.کمک کنید کارم به خودکشی کشیده نشه.خدا کجاست.چرا ساکته.