سلام علیکم بادرود خدمت شما وکلای توانمند وعالی خانم ها و آقایان وکلا درمورد ماده 49 قانون اساسی توضیح دهید/درمورد چگونگی اثبات مالکیت عرصه و اعیان ملک شخصی / حالا بزرگوان ازطریق اداره ثبت شهرستان ضمن ارایه مدارک که سال 1357قولنامه ی دربرگ A3نوشته که فروشنده اعلام کرده پول زمین راتحویل گرفتم ونوشته میبایستی دریکی از دفاتر اسناد رسمی امضا و اثرانگشت فروشنده گواهی و امضا شود/ و سند مالکیت عرصه (زمین) فروخته شده را بنام خریداران انتقال دهد/مجددا خریدار زمین را در پایین ورقه (نوشته فروخته شدبه آقایان خ.د و خ.ک/حالا این دونفروخریداراولی فامیل وقوم وخویش هستند/درسال 1358 زمین راتقسیم میکندومقدارمثلا90متر طبق قراردادباامضا واثرانگشت ودرانتهای نوشته خریداراولی این ملک راازفلان مالک خریداری نموده /مجدادرسال 1368مالک زمین وخریداراولی دست نوشته ای اعلام موافقت ورضایت درموردمعلاله زمین.که سندمالکیت بنام خریداران خ.د و خ.ک رادارم/ازطریق اداره ثبت که ثبت نام نفرم سوم بنده تمام مراحل انجام داده که اداره ثبت گفت قولنامه ها ازمالک اصلی تاخریدارآخرمشکلی نداردوهیت تعین تکلیف بدون معارض را میگری و سند داده مشود /برای استعلام به ستاداجرایی حضرت امام (ص)معرفی شدم که بعدازیکسال جواب ثبت دادند که 52شعیرسهم دارند مثلا میگویند بروشکایت کن میگم از نظر اسناد قولنامه ها من هیچگونه مشکل قانونی درباره اخذ سند ندارم میگن شمابه فروشنده اصلی کاری نداشته باش مگر میشه بنده خداپول زمین اخذ و زمین تحویل خریدار داده و بنده طبق همان قولنامه ها مالک اصلی خریداری کردم ستاد میگه مشاع بوده حالا در آن زمان آقایان مالک که با هم شریک یا شراکتی با هم داشته اند اگر یکی از اقایان در غیاب بقیه اقدام بفروش زمین نموده . چطور امده محضر امضا و اثرانگشتو نوشته های متن فروش را گواهی و امضا و ثبت دفاتر دفترخانه نموده /ماه 49قانون اساسی در این باره تعارض دارد خیلی ببخشید چکار کنم تشکر میکنم راهنمایی و راه چاره ای اعلام نمایید.