اعضای خانواده ما در یک ساختمان 5 طبقه تک واحدی (با سند مسکونی) که دو واحد آن شرکت است و مجوز شرکت هم دارد کارگر ساختمانی زمان ساخت این ساختمان را پس از خرید ساختمان در تیرماه 1393 نزد خودمان به عنوان سرایدار نگه داشتیم. و قرار شفاهی ما دادن محلی برای سکونت و غذای کامل همراه با خانواده مدیریت بود. ضمناً پس از کمک به تمدید اجازه اقامت او، نامبرده را تحت پوشش بیمه قرار دادیم (از سال 94) تا شهریور ماه 1400 هم مشکلی با او نداشتیم و به عنوان عضوی از خانواده ما با ما زندگی می کرد و تمام هزینه غذا و مسکن و پوشاک و هدایای نوروزی و هدایایی که به مناسبت های مختلف براش میخریدیم و یا نقداً پرداخت می کردیم با ما بود. این توافق شفاهی ما بود و تا آخرین لحظه هم به آن عمل می کردیم. و او هم امانتدار خیلی خوبی بود، بطوریکه در زمان مسافرت های ما کلید تمام واحد ها در اختیار او بود و هیچگونه خطایی هم از او ندیدیم. عملاً او عضوی از خانواده ما بود و هست و خیلی هم دوستش داریم و براش احترام قایلیم، نه به عنوان سرایدار که به عنوان عضوی از خانواده خودمون. تا اینکه از شهریور ماه، پس از بیست سال، مادر و خواهر و برادرش را در مشهد پیدا کرد و اجازه خواست یک هفته ای به مشهد بود و برگردد. از مشهد تماس گرفت که من میخوام ازدواج کنم و قول داده ام که برای مدتی در مشهد با خانواده خانومم بمانم، که طبیعتاً ما باید سرایدار دیگری انتخاب می کردیم، که هنوز به حرمت و امید برگشت او انتخاب و استخدام نکردیم. اخیراً دادخواستی به عنوان سرایدار واحد مسکونی به اداره کار داده و تقاضای حقوق و مزایا کرده است. ما با حقوق قانون کار و هزینه غذا (بدون هزینه مسکن و پوشاک و هدایا و موبایل و ....) برایش حساب کردیم حدود 30 میلیون بدهکار شد. درخواست کرد با حقوق اولیه ماهی یک میلیون ششصد هزار تومان در ماه از سال 93 با افزایش سالانه 10% برایش حساب کنیم، باز هم مبلغی بدهکار شد. مقداری هم طبق اسناد به حساب او و یا اشخاصی که گفته واریز کرده ایم و مقداری هم وجه نقد، هر زمان نیاز داشته، دستی به او داده ایم، البته بدون رسید و به عنوان وجه دستی. با اینکه ما خواهان اخراج او نبوده و نیستیم و هنوز هم او را مثل فرزند خود میدانیم و قرار شده هدایای عروسی هم از طلا و پارچه و .... به او بدهیم و بعد از مدتی با خانومش برگردن و به کارشون ادامه بدن، از طرف افرادی (که تلفنی هم بارها مزاحم پدر خانواده و مدیر شرکت شده و تهدید به شکایت کرده بودن) تحریک شده و دادخواست ارایه داده است. با اوصافی که توضیح داده شد، تکلیف و تقصیر ما چیست..؟ و چه باید کرد..؟ که نه حقی از او ضایع شود و نه ما پول زور (تاکید می شود، پول زور و از طریق شکایت) بدهیم. لطفاً راهنمایی فرمایید.