مشاوره حقوقی رایگان - استرداد جهیزیه

با سلام و احترام.
جهیزیه همسرم در حد یک وانت پیکان بود و سیاهه هم ندارد، تقریبا کل لوازم منزل یا جهاز من است یا طی ده سال زندگی مشترک خودم خریده ام. اکنون قصد طلاق داریم و همسرم قصد گرفتن جهیزیه را دارد و تهدید میکند که از فامیلم استشهاد جمع میکنم و کل لوازم را میبرم (تا خانه و شهر پدری اش 1000 کیلومتر راه است). من چه کاری میتوانم انجام دهم؟ آیا من هم میتوانم استشهاد جمع کنم و جلوی بردن اثاثیه خودم را بگیرم چون مسیر دور است؟ فقط فاکتور چند قلم از اثاثیه را دارم. آیا میتوانم قفل در را عوض کنم تا فقط در حضور خودم بتوانند اثاثیه را ببرند؟ آیا میتوانم اثاثیه ام را از منزل خارج کنم و بجای آنها اثاثیه ارزان قیمت بگذارم؟

پاسخ ها :

پریسا عطاریان

سرکار خانم پریسا عطاریان:

استان : خراسان رضوی


سلام. شما صرفا میتوانید اعتراض خود را نسبت به لوازمی که فاکتور دارید یا شاهد در خصوص خرید آنها دارید به شورای حل اختلاف اعلام کنید تا مورد رسیدگی قرار بگیرد


11:54:15   1399/6/26

موافق (0) مخالف (0)


استرداد وسایل خریداری شده توسط زوج استرداد جهیزیه جهیزیه

سوالات مرتبط

استرداد جهیزیه
سلام خسته نباشید خانم بنده یک سال و نیم منزل رو رها کرده و رفته و بعد از این مدت رفته درخواست استرداد جهیزیه رو داد که در سیاه نامه ایشون وسایلی که بنده خریداری کردم اومده و امضا شده حال میخواهم بدونم...
استرداد اثاثیه خریداری شده توسط شوهر
با سلام زوج وسایلی را برای زندگی مشترک خریداری نموده که در آپارتمان دومی مستقر میباشد . با در نظر گرفتن این مطلب که این اپارتمان به صورت 3 دانگ 3دانگ در مالکیت زن و شوهر میباشد (البته شوهر به دلیل تر...
استرداد جهیزیه و اقلام مربوط به زوج
سلام همسرم حدود 7 ماه میباشد که منزل را ترک نموده است و بنده حکم الزام به تمکین ایشان را گرفتم ولی ایشان حاضر به برگشت به خانه نشدند . حال ایشان در نبود بنده جهیزیه خود را جمع کرده و از منزل خارج نمود...
استرداد وسایل خریداری شده توسط زوج
اقلام منزل که زوج خریده وزوجه جز جهیزیه قلمداد کرده را می توان بدون فاکتور فقط با دفترچه مشخصات وسیله وکارت گارانتی از زوجه گرفت...
حق وسایل خانه
با سلام. پدر و مادر من 5 سال پیش طلاق گرفتنند و مادرم هیچ جهیزیه ای با خود موقع ازدواج به خانه پدر بنده نیاورده و همه وسایل را پدرم خریداری کرده، موقع طلاق چون مادرم گفت من بچه ها را پیش خودم نگه میدا...