مشاوره حقوقی رایگان - ورود به عنف

بنده با داشتن حکم جلب و اذن ورود ،از بالای در به داخل شرکت پدرش وارد شدم به همراه یک نفر دیگر و مأمور آگاهی .حالا پدر ایشان که مالک ملک می‌باشد از ما شکایت ورود به عنف کردن .که البته بدون درگیری بود و زود هم خارج شدیم .لطفا راهنمایی کنید چه حکمی صادر میشود.با سپاس

پاسخ ها:


با سلام اگر اذن ورود داشته باشید و با اجازه مأمور اقدام کرده باشید شکایت ممکن است نتیجه ای نخواهد داشت. در اینگونه موارد باید با کلید ساز هماهنگ بشه و سپس اقدام کنید.

14:10:07   1403/10/8

مجازات جرم ورود به عنف از سه ماه حبس تا سه سال حبس می باشد حکم ورود به محل اِسکان محکوم علیه با شیوه ای که در حکم مقرر شده است که عموماً کلیدساز است امکان دارد نه به هر شیوه ای که امکان دارد

14:10:54   1403/10/8

با سلام، اگر حکم ورود داشته اید و در ساعت مقرر قانونی بوده و قبل از ورود از دیوار از باز کردن در خودداری کرده اند و تخلفی در راستای جلب انجام نگرفته چون مطابق دستور مقام قضایی بوده ورود به عنف نمی باشد

14:15:14   1403/10/8

اگر مالک به شما اذن ورود در همان لحطه داده باشد مشکلی نیست ولی اگر صرفا با داشتن حکم ورود به منزل به همراه مامور واریز شده اید شکایت درست و صحیح است اجرای حکم جلب و ورود به مامورین داده می‌شود نه شاکی

14:16:28   1403/10/8

دعای ایشان نیاز به دلایل کیفری دارد و الا افتراست

09:27:15   1403/10/18
حکم ورود به عنف ورود به عنف

سوالات مرتبط

دعوای کیفری
سلام من در خانه بودم که خواهرشوهرم و شوهرش به منزل من آمدن و به من حمله کردن خواهرشوهرم دوتا از خواهران دیگرش در حیاط خانه بودن و به من حمله کردن حکم ورود به عنف آنهاچیست...
ورود به عنف
بنده یک طلبه حوزه علمیه هستم آقایی بی دلیل و بدون اینکه بنده از ایشون شناخت داشته باشم وارد حیاط خونه بنده شدند و به خودم و خانمم حمله کردند و مورد ضرب و جرح منو قرار دادند بنده برای دفاع از خود اون ر...
ورود به عنف
وقتی کسی با زور وارد خونه بشه حکمش چی؟...
حکم ورود به عنف
با سلام حدود 8 ماه پیش برای جای پارک با همسایه دعوا کردیم و این دعوا ب منزل ما کشیده شده و چون من تنها بودم عکس گرفته و‌با 110 تماس گرفتیم در همین حین بقیه اعضای خانواده...
ورود به عنف
سلام خسته نباشید من وبرادرم بعد از شنیدن خبری که پسر عموهایم پدر ما را درشهرستان با چوب دماغش را شکسته اند ماهم در تهران به مغازه آنها رفتیم شيشه ها را شکستیم وداخل مغازه رفتیم وبرادر آنها را که اینجا...