در سال 1385یک باب آپارتمان در محله تهرانپارس .... به مبلغ 57 میلیون تومن خریداری کردم و طبق قولنامه 20میلیون تومن بصورت  نقد طی چک بانک رفاه در دفتر املاک به مالک تحویل گردید و براساس مبایعه نامه قرار شد مابقی ثمن معامله که 20میلیون آن وام بانک مسکن بود بعلاوه باقیمانده مبلغ که نقد بود در روز تعیین شده در دفترخانه ای که بانک تعیین میکرد به مالک تحویل گردد ولی متاسفانه ایشان در روز مقرر به بهانه اینکه خانه گران شده و تقاضای پرداخت چند  میلیون بیشتر از قولنامه داشتند و در دفترخانه حاضر نشدند و چک وام مسکن که نماینده بانک آورده بود  به رویت سر دفتر رسید و مابقی پول نقد هم صورتجلسه گردید و در دفتر انجاثبت شدو بعد از چند بار ارسال احضاریه و عدم پاسخگویی از طرف مالک دادخواست الزام به تنظیم سند به مجتمع قضایی شهید باهنر دادم و رای غیابی دادگاه بدوی بنفع من صادر شد ایشان واخواهی به رای دادگاه دادند که باز رای دادگاه بدوی تایید شد و در مرحله تجدید نظر چون وکیل من حضور نداشت و خودم هم به شعبه نرفتم متاسفانه قرار عدم استماع صادر گردید و استناد شده بود به اینکه چون اسم فروشندگان دردفتر  ثبت املاک به ثبت نرسیده و طبق قانون کسی مالک است که اسم او در  دفتر ثبت اسناد ثبت شده باشد و بعد از اینکه با رئیس محترم شعبه 28تجدید نظر صحبت کردم و جواب استعلام ثبت را به ایشان نشان دادم که اسم ایشان در دفتر اسناد ثبت شده است ایشان گفتند دوباره ازثبت استعلام میگیرند ولی با اینکه جواب استعلام تجدید نظر مثبت بود (بنام فروشندگان بود) ولی قاضی فرمودند من اشتباه کردم و دیگه نمی‌توانم رای را تغییر دهم مگر اینکه از دیوانعالی تقاضای ماده 13 بکنم بعد از صدور قرار عدم استماع مالک ملک را به شخص دیگری منتقل میکند و او نیز برای دریافت وام ملک را در رهن بانک میگذارد....سپس بعد ازپیگری و ثبت درخواست ماده 13 در دیوان عالی کشور  و گذشت دوسال جواب دیوانعالی این بود که رای صادره درست نبوده وباید عوض شود که متاسفانه دوباره قاضی شعبه 28 تجدید نظر اسرار به تایید همان رای صادرشده کردند.در جواب من که پرسیدم چرا اینکار را کردید آیا رشوه گرفتید گفت من اشتباه کردم و شما  میتوانید از دست من شکایت کنید ویا اینکه بروید دوباره از ابتدا دادخواست الزام به تنظیم سند بدهید که پس از مشورت با وکیل قرار شد کیفری شکایت کنم که زودتر به نتیجه برسم و پس ارائه دادخواست کیفری با عنوان فروش مال غیر و کلاهبرداری،  به دادگاه کیفری حکیمیه متاسفانه در کمال ناباوری دادیار پرونده به مشمول مرور زمان شدن پرونده و نیزاظهارات کذب مالک که گفته بوده چک بقیه ثمن مورد معامله پاس نشده و او  برایم آظهار نامه فرستاده من اعتنایی نکردم   استنادکرده بود و در اخر رای قرار منع تعقیب صادر شد حال از شما خواهشمندم اگر صددرصد به حق خود میرسم راهنمایی کنید تا وکیلی برای اینکار مشخص کنم و حق الوکاله و زمان مورد انتظار را نیز برای اینکار ذکر کنید در ضمن لازم به یاد اوری است که در صورت درخواست هر کدام از عزیزان احکام صادره را هم ارسال میکنم