با عرض سلام و احترام،من و شوهرم در ايام عقد،بنا به دلايلي باهم اختلاف پيدا كرديم و هم اكنون شوهرم برخلاف بنده،حاضر به ادامه زندگي با من نيست و بنده تمكين عام و خاص هم داشتم و كارهاي مربوط به اجرت المثل مانند آشپزي،پخت وپز،كدبانويي منزل و پيشرفت اقتصادي شوهرم را انجام ميدادم،ولي متأسفانه شوهرم قصدش را جدي نمود و به دادگاه رجوع كرد و دادخواست طلاق داد ولي چند ماه بعدش برايم اظهارنامه استرداد طلاوجواهرات فرستاد و من هم نوشتم به اين مقدار و تعداد طلا كه من برايت خريدم و به اين مقدار و تعداد طلا كه شما برايم خريديد،در فلان روز كه جلسه دادگاه طلاق داريم به هرصورتي كه قاضي محترم دادگاه رأي را صادر نمايد به همان صورت انجام ميشود و فردايش مأمور يك برگ كپي از همين اظهارنامه را تحويل بنده داد كه مهر(باطل شد از حسابداري عمومي حقوقي شعبه...)روي برگه زدند ولي چند روز ميخواست به دادگاه جلسه طلاق برسه شوهرم رفت دادخواست طلاق را پس گرفت. بيشتر طلاهايي كه شوهرم برايم خريد فاكتور به نام خودش و نزد خودش هست و تعدادي فاكتور چندتايي به نام خودم و چندتايي به نام خودش هست نزد من هست و الان سه ساله كه درگير و كشمكش اختلاف در دادگاه هستيم،با توجه به اينكه بنده عقد دائمي شوهرم بودم و هستم و تا كنارش بودم تمكين عام و خاص داشتم و قصد جدايي نداشتم و ندارم و سه ساله كه نفقه و خرجي به من نميده و در منزل پدري سكونت دارم و همه خرج هاي منو شخصا پدرم ميدهد و در پنج پرونده كه دو تاشون نفقه و مهريه بوده محكومش كردم،من نميخواهم حتي از هم جدا شديم طلاها را به او برگردانم،حال با توجه به اين توضيحات،آيا شوهرم ميتواند قانوني كنه و طلاها را از من بگيرد؟يا اگر شكايت كرد بايد اقرار كنم اصلا طلايي در كار نبوده و نزد من نيست تا شكايتش رد بشه؟خودتان قضاوت كنيد،منتظر پاسخ و راهنمايي شما هستم،با سپاس و احترام.