من 5 سال با اقایی نامزد بودم و صیغه محرمیت خوندیم دراین مدت علاوه بر رابطه من 1بار سقط داشتم .ایشون تو این مدت به وعدهاشون عمل نکرده و نتونستن خونه زندگی بسازن و ازدواج کنیم بعدشم بابت یه جرم (حمل مواد)افتادن زندان یک سال پیش .منم که دیدم ایشون نه به وعده هاشون عمل کرد و نه تعادل روحی روانی به منظور استفاده ازشیشه دارن ضمنا سوءسابقه هم دارن بعد از تمام شدن صیغه نامم و همزمان با اون افتادنشون به زندان با همفکری خانوادم تصمیم به کات کردن این رابطه گرفتیم و به ایشون و خانوادشونم اطلاع دادیم.حالا بعد از گذشت یک سال و نیم از زندان بیرون اومدن و مدام جلو در منزل بنده اقدام به هتاکی و افترا زدن و متهم کردن بنده به فاسده بودن میکنن و همینطور جلو درب منزل کل فامیل من رفتن و اعلام کردن من رابطه مخفی با ایشون از قبل داشتم و ازشون بچه انداختم و...و باعث شدن کل فامیل من رابطه با مارو قطع کنن. من هرجا میرم واسه کار میان تو اون محیط و ابروریزی و فحاشی میکنن به من.ماشینمو تو خیابونها تعقیب میکنن و کلامی منو تهدید به اسید پاشی میکنن حتی چندین بار تو خیابون با 110تماس گرفتم و صورتجلسه شده مزاحمتشون..الانم مدام تهدیدم میکنن که میرم به برادرات طوری راجبت صحبت میکنم که غیرت اگه داشته باشن بکشنت...چون خانواده من هنوز متوجه نشدن تو این مدت صیغه بودنم رابطه داشتم و بچه ...و ایشونم با همین مورد مدام تهدیدم میکنه و روحمو شکنجه میکنه طوری که دوست دارم برای حفظ ابروم و راحت شدن از شر ایشون خودکشی کنم...من حتی جرآت ندارم رابطه جدید بذارم چه برای ازدواج چه دوستی چون ایشون میاد طرف رو پیدا میکنه و راجب من حرفها و فحاشی ها و افتراهای زیادی میزنه و ابرو حیثیتمو مدام میبره...من تو مدارکم برگه ازمایش ایشون که امفیتامینش مثبته و همینطور رونوشت حکم زندانشونو دارم ولی ادرسشونو عوض کردن و هیچ ادرسی ازش ندارم الان خانوادشم زاهدانن...خواهش میکنم کمکم کنین...دادسرای محل سکونتم به طرح شکایت من میخندن و قاضیش میگه شوهر کم پیدا میشه دوستت داره برو باهمین ازدواج کن...کسی منو شکایتمو و زندگیمو جدی نمیگیره...حتما نباید کسی جسمش بمیره تا مرده بحساب بیاد من روحمو این اقا شکنجه میده هروز و میکشه این جرم نیست....میترسم برم دادگاه و محکومش کنم به قذف که مبادا این اقا به خاطر سقطم محکومم کنه...نمیدونم چیکار کنم...کمممک