مشاوره حقوقی رایگان - همسرم 50 روزه خونه بچه ها ول کرده رفته آیا الان بدون اجازه من سر کار رفتن رو دارد؟

همین تو طور عرض کردم با یک بهانه کوچیک 10 بعد زمانی که من سر کار بود، 2 دختر 10 شش ساله من باخودش برده مثلا قهر خونه داداش پیش بزرگترهاش، شب که رفتم صبحت کنم 4 تا خواهر و زن داداش و،... رو خبر کرده بود که من دیگه با م. زندگی بکن نیستم! میدونم وقتتون خیلی مهمتر از این حرفاست ولی مشکل ما از الکی هم الکیه تره لطف کنید بامطالعه کامل یک راهکار جلوی پام بگذارید نه بخطر خود متولد 61 هستم و جوونی تموم شده قبول دارم ولی این 2 تا طلف معصومی که آیندشون خراب نشه،
میرم سر اصل مطلب روز آخرین دعوا سر میز صبحانه م. دختر "10 ساله بزرگتره" برگشت به من بابا من دوست ندارم عمو ب "شوهر خواهر س. (که بخاطر قطع نشدن حقوق بازنشسگیه مادر س. که الان تو حساب م." خواهر س. همسر ب. دوست ندار هم رو به اسم کوچیک صدا کنند!! "
4 ماه پیش از بهشت ... رفته بودیم که دقیقا همین سوال رو از من تو ماشین کرد جوابی که دادم این بود پدر جان چیز غریبی نیست ما تقریبا تو یک سن سالم ذهنت رو درگیر این مسئله ای خاله بازی نکن، بچه همونجا جوابم رو دا که اگه اینجور چرت خاله م،"همیشه شماره آقا م. یا شما خاله رو م. خانم صداش تون میکنه "
دوست مشاور من عمق فاجعه رو من اونجا متوجه شدم ولی زیر سیبیلی رد کردم، گذشت تا ماه رمضان خیلی اتفاقی رسیدم طرفای خونه مادرو زن گفتم چبهت قاشق جور شد وسط هفته تماس گرفتم با خواهر خانومم ی خورد ها سر و ب.آورد مایک ظرف ‌له به رسو ادب تعارفشون کردم که کلا با بررخورد خوبی مواجه نشدیم" در حاضر بعد پیغام فرستاده بود که م. قلت کرده اوده درخدنه زن من کار داشت به خودم زنگ میزد، منم جوابشو رو داد که تو خیلی پررویی که خودت رو اونجه صاحب خونه میبینی اگه شما سر خونت بود من در خونه تو می دم و با همسر شما تماس میگرفتم درست مرد حسابی ماهم داماداین هوندواذه بودیو م13 سال قبل از تو یک 5 شنبه بود یک جمعه وسلام تو هفته به هفته اونجا پلاسی من اومدم درخونه مادرخانمم از خوار نزم لوازم خواستم بماند که 2 دونگ اون خونخ سهم ارث دخترام، 50 روز قبل سر سفر دوباره همین سوال رو کرد دوسن نداره مامان و بهمن همدیگه رو با اسم کوچیک صوا کنند، "ناگفته نماد اگه ب. 2 سال صیغه معصومه هست 5 سال دوست دخترش بود و خانمم بدون اینکه من اطلاعی داشته باشم مخفیانه با هم ملاقات داشتن که الان اینقدر راحتن احتیاج به اثبات نیست 100 با بیشتر تو این 2 سال همشون برام تعریف کردن اون با افتخار منتظر تشکر من بودن" گفتنی زیاد سرتون رو درد نمیارم من در جواب بچه یک کلمه گفتم که باباجون نمن خوش نمیاد که س. به رگ غیرتش برخورد شروع به فحاشی به بچه که تو ربطی نداره که تو کار بزرگترها دخالت میکنی بچوچه بشه، که گفتم بچه سوال بی ربطی نمیکنه سوال من هم هسن چرا رعایت کلام رو نمیکنیجوابی که داده مهمینی که هست من خواهر و شهرشو ول نمیکنم اینا رو باید ببینین وتحملشون کنیم گفتم نخ من نخواو صد سال خاهورت رو ببینم چون شوهرش حال خراب میشه چرا الکی براشون داستا درست کنم تو هم باید همین باشی که منطق دوغ آبی خودش رو اشت و به نتیجه نرسیدیم. 10 رو بعر ازز دعدا رغته
40 روز هم من بهش مهلت دادم تا سرش بسنگ بخوره که خبرش رسید تقاضای طلاق تفاهمی داده! 3 جلسه مشاره رفتیم نه حرف من نه خانم دکتر رو گوش میکنه
سوال اینجا مطرح میشه من حکم عدم تمکین خانم رو زدم از اون 14 روز حساب کنم میشه 50 روز ضوری که دارم میزنم خدا شاهده فقط فقط واسه بچه هامه
ممنون از حوصله ای که گذاشتیم
فقط خانم خواسته موارد قانونی بفرمایید به این معنا همین تو طور عرض کردم با یک بهانه کوچیک 10 بعد زمانی که من سر کار بود، 2 دختر 10 شش ساله من باخودش برده مثلا قهر خونه داداش پیش بزرگترهاش، شب که رفتم صبحت کنم 4 تا خواهر، وزن داداش و،... رو خبر کرده بود که من دیگه با م. زندگی بکن نیستم! میدونم وقتتون خیلی مهتر از این حرفاست ولی مشکل ما از الکی هم الکیه تره لطف کنید بامطالعه کامل یک راهکار جلوی پام بگذارید نه بخطر خود متولد 61 هستم و جونی تموم شده قبول دارم ولی این 2 تا طلف معصومی که آیندشون خراب نشه،
میرم سر اصل مطلب روز آخرین دعوا سر میز صبحانه م دختر "10 ساله بزرگتره" برگشت به من بابا من دوست ندارم عمو ب "شوهر خواهر س. (که بخاطر قطع نشدن حقوق بازنشگیه مادر س. که الان تو حساب .م. خانم" خواهر س. همسر ب. دوست ندار هم رو به اسم کوچیک صدا کنند!! "
4 ماه پیش از بهشت ... رفته بودیم که دقیقا همین سوال رو از من تو ماشین کرد جوابی که دادم این بود پدر جان چیز غریبی نیست ما تقریبا تو یک سن سالم ذهنت رو درگیر این مشله ای خاله بازی نکن، بچه همونجا جوابم رو دا که اگه اینجور چرت خاله م.،"همیشه شماره آقا م. یا شما خاله رو م. خانم صداش تون میکنه "
دوست مشاور من عمق فاجعه رو من اونجا متوجه شدم ولی زیر سیبیلی رد کردم، گذشت تا ماه رمضان خیلی اتفاقی رسیدم طرفای خونه مادرو زن گفتم چبهت قاشق جور شد وسط هفته تماس گرفتم با خواهر خانومم ی خورد ها سر و ب. آورد مایک ظرف ‌له به رسو ادب تعارفشون کردم که کلا با برخورد خوبی مواجه نشیدیدم" در حاظر بعدیش چه میتنه باشه ، و بدون اجاره من حق رفتن سر کار داره یا خیر

پاسخ ها :

لیلا اردستانی رستمی

سرکار خانم لیلا اردستانی رستمی:

استان : تهران


همسر شما میتواند سر کاری برود که مخالف مصالح عمومی خانواده نباشد


07:06:54   1400/7/19

موافق (0) مخالف (0)

حسین حاجی زاده

جناب آقای حسین حاجی زاده :

استان : تهران


با سلام جهت سوالات طولاتی لطفا تماس بگیرید


09:27:32   1400/7/19

موافق (0) مخالف (0)

سهراب کلانتری

جناب آقای سهراب کلانتری :

استان : البرز


با سلام
با این توضیحات امکان پاسخگویی وجود ندارد


10:26:43   1400/7/19

موافق (0) مخالف (0)

محمود رئیسی

جناب آقای محمود رئیسی :

استان : فارس


با سلام بهتر است با پادرمیانی بزرگان فامیل مشکل خود را حل نمایید


11:17:42   1400/7/19

موافق (0) مخالف (0)

رضا  جمشيدی

جناب آقای رضا جمشيدی :

استان : تهران


سلام اگر سر کاررفتن خانم شما مخالف مصالح خانواده باشد شما میتوانید جلوگیری کنید


11:21:26   1400/7/19

موافق (0) مخالف (0)


0

سوالات مرتبط

وکلای متخصص