سلام وقت بخیر به اساتید حقوق دان،،،خواهش میکنم هر طوری میشه کمکم کنید که پر از استرسم داستان از اونجایی شروع شد که **من با یه خانومی از طریق مجازی اشنا شدم که همسرش ولش کرده بود رفته ربود پیش زن و بچه اولش و اونجا سرطان گرفته و مرده اینم یه دختر کنکوری داشت که امسال کنکور داد ما خیلی باهم صمیمی بودیم حتی من واقعا دخترشو با اینکه چند سال از من کوچیک تر بود ولی حسی مثل بچه خودم داشتن میدونستمش،، این خانوم توی یه منطقه از تهران مستاجر بود که صاحب ملک بالای سرش بود و گوشه نشین و هر روز یکی از بچه هاش میومدن نگهداری ازش و روز اول دوستی من و این خانوم این گفت که اختیارات دست خواهرشو ته و خواهره روانیه و..... تا اینکه قراردادش تموم شد و من گفتم میخوای جابه جا بشی پول پیش تو بگیر من برات خونه میگیرم توی یکی از محله های اطراف تهران توی این حال این منو به عنوان خواهرزادش به اونا معرفی کرد و من یه روز رفتم بالا خونه صاحاب خونش و بعد کلی صحبت و خواهش قرار شد یک ماه بیشتر از موعد به خاطر کنکور دخترش بشینن و یه مقدار اجاره بیشتر بدن و اونام قبول کردن و قرار شد یه مبلغ از پولشو که پنجاه تومن بوده بدن بریم دنبال ملک براش که به خواسته خوده زنه مالک توی چند تیکه 30 تومن ریخته به کارت من منم طبق خواسته این خانوم سه بار رفتم املاک خونه دیدم توی محل های مختلف و قرارداد بستم که بعد یکی دو روز گفته نمیخوام و منم فسخ کردم و ضرر زیان دادم که یهو این خانومه که با من دوست بود و دختر مالک رابطشون خوب شد باهم و قرار شد یکسال باز اونجا بشینن من باز باهاشون بلند شدم رفتم همون املاک که نوشته بودن قبلا بماند سر پارتی و دست به یکی کزدن املاک و دختر مالک دعوای لفظی بدی کردم من با املاکی چون از روز اول برگه قرارداد این خانومو نداده بود و پیش خودش نگه داشته بود در نهایت من همونجا خود املاک نوشت که این مبلغ به حساب من اومده و منم مهر اسم و امضامو و زدم و قرار شد 30 تومن توی 3 ماه و بعد من با برادره حرف زدم شد 6 ماه پس بدم اونم یکم تا پنج هرماه که ماه اول من پنج روز دیر کردم و زنگ زدم به برادرش و گفتم مال دوماه و میخوام بدم که دیدیم گفت من در جریان نیستم و زنگ بزن به خواهرم و من زنگ زدم چند بار جواب نداد که یهو این زنه زنگ زد گریه که و وسایل منو ریخته بیرون از طرفی چند روز قبلش برا من یه پیام اومد که نتونستم وارد بشم و ببینم که باز من زنگ زدم برادره دیدم کلا شد یه ادم دیگه و با یه، لحن دیگه و کلمات کنایه دار حرف میزنه که من متوجه شدم این زنه رفته به خاطر اینکه دختر مالک فکر نکنه این بی کس و کاره گفته این خواهر زاده مامور اداره اگاهی شاپور و این زنم سر لج با این رفته شاپور پرسیده که همچین کسی دارید ((ناگفته نماند چون من زمانی که با این خانوم اشنا شدم تازه خدمتم تموم شده بوده تقریبا،،سرباز امادپشتبانی نیروی انتظامی بودم )) و از شاپور بهم زنگ زدن که گفتن بیا یکی دو روز دیگه که من واقعیتش به خاطر فوت بستگان گفتم به سرهنگم نتونستم بیام که گذشتت و دیگه سمت اون زن و اینا نرفتم که زنگ میزد این خانومه به گفته خودش رفته شمال پیش خواهر ناتنی هاش و مالک باقی پولشم نداده و خورده و از طرفی من یه هفته پیش برام پیام اومد که نهایتا تا 24 ساعت دیگه باید کلانتری 160 خزانه و من نرفتم واقعیتش گفتم الان بازداشتم کنن ابرو و شرفم یک پیش خانوادم و محل زندگیم و از همه مهم تر بیماری پدر و مادرم که بیشتر نشه که هشتم مهرماه پیام اومده شکواییه شما به شماره..... از طریق سامانه خدمات قضایی به شعبه5 دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 16 تهران به شماره دورند..... و رمز....ثبت گردید. که دیشب تونستم ثنامو درست کنم و دیدم اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع با سوء استفاده و تقلب از امتیازات و جعل و غصب عنوان خورده. در صورتی که زنه اصلا خبر نداره و من خودم هرچی گفتم و نوشتم و اونا گفتنم هست و از روز اول اشنایی مون مکالماتمو ضبط میکنه گوشیم این خطشو موجود دارم که گفتم بابا تو خودت گفتی پیشت باشه برا خونه حتی بعد اینکه نصف بیشترشو دادم من ضرر و زیانی که هی میگفت بگیر خونه و فسخش میکرد باز گفتم حلالت اونم من میدم ولی منم برا اینکه خرج نشه گذاشتمش توی کار صبر کن من مشتری بده میدم و زنه خدایی قبول کرد حالا نمیدونم این وسط دختر صاحاب خونه چی میگه جواب تلفنم نمیده اصلا الان من چیکار باید بکنم ایا برم فردا بازداشت میشم؟؟ چطور میشه ببخشید که طولانی شد