با عرض سلام وخسته نباشید. حضورتان عرض میدارم: آیا رئیس اداره ثبت اسناد شخصاً اجازه ابطال سند تک برگی من را داشته بدون اطلاع من و رای دادگاه؟ ایشان فقط با یک تماس تلفنی که به من کرده اند و گفتند سند خطای ثبتی دارد و سند من را گرفته و بعد بدون اطلاع و حکم برای اداره راه و شهرسازی روی همان ملک من سند صادر کرده و باعث شده راه و شهرسازی بتواند مدعی ملک من شود و عنوان کند تصرف عدوانی و ملکی که قبل از اقدام ثبت اسناد متعلق به من بوده را به دولت جمهوری اسلامی نسبت دهند. و از من شکایت کنند. آیا سند راه و شهرسازی باطل نمی شود؟ با حربه ای که آن ها استفاده کردند و در دادگاه اعلام ابطال سند به دروغ برای من را عنوان نمودند و تصرف عدوانی ملک دولتی به‌ نفع راه و شهرسازی. از دادگستری شهرستان تا شعبه 23 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان کسی به حرف من گوش نداده و همه به دفاع از دولت پرداخته و من را محکوم کرده و اصلاً کسی به این امر که اداره ثبت خیانت در امانت نموده است و با حربه و اعلام خطای ثبتی، سند من را گرفته و غیر قانونی برای راه و شهر سازی روی سند من سند صادر کرده است، توجهی ننموده و رای صادره را به نفع دولت قطعی اعلام کرده اند. تکلیف من چه می شود که هم سندم را با اطمینان تحویل اداره ثبت کردم و غیر از کپی سند مدرکی دیگر ندارم و هم باید به ناحق ملکی را که 17سال پیش خود اداره راه و شهرسازی آن را همسرم واگذار کرده است. در سال 1385 به صورت قولنامه ای بابت مطالبه ی مهریه به من واگذار شده است. من به بنیاد مسکن رفته تقاضای سند کرده و در تاریخ 14/7/1397 من برای خود سند تک برگی گرفتم را بی جهت و به دفاع از دولت که علناً مشخص است رای های صادره به نفع دو ارگان دولتی صادر شده است. دولت به دفاع از دولت پرداخته و منِ بی دولت را محکوم کرده اند. یعنی دیگر من نمیتوانم کاری کنم؟ و باید مثل سندم که با دست خود و بی اطلاع از خیانت آن ها تقدیم کردم حالا هم ملکم را تحویل دهم پس کو عدالت. دولت پُشتِ دولت. در مراجعه به دادگستری که موارد بالا را گفتم فقط گفتن اداره ثبت نباید این کار رامیکرده و رئیس دادگستری پیش خودم به رئیس اداره ثبت زنگ زده و ایشان راهنمایی میکرد و گفت که نمی‌توانست سند من را باطل اعلام کند و خود دوباره سند صادر کند گفت باید اداره راه و شهرسازی از من اول شکایت میکرد بعد اثبات میکرد که سند من باطل است. بعد رئیس اداره ثبت‌ و اسناد برای راه و شهرسازی سند صادر میکرده. در اعتراض من گفت برو شکایت کن. گفتم استطاعت مالی ندارم گفت صبر کن حکم اجرا شود. بعد شکایت کن. یعنی چه؟ چرا کسی به فکر مردم نیست؟ اگر حکم اجرا شود دیوار ملک من را خراب کنند و آبروی من را در محل ببرند به ناحق برایشان مهم نیست. مثل سندم که با دروغ و اعلام خطای ثبتی به سادگی از من گرفتند و بعد هم متهمم ساختند و به راحتی و چشم پوشی از حق علیه من پرونده سازی کردند. لطفا راهنمایی کنید. من درمانده شدم. دیگر زندگی سلامتی و خانواده ی من بابت این بی عدالتی. چرا مشکلات زیادی شده است. تو را خدا من را دریابید.