عرض سلام من 37 سال باشوهرم زندگی کردم از اول ازدواج من دانشجو بودم کارشناسی ریاضی را گرفتم و کارشناسی ارشد ریاضی محض با گرایش آنالیز قبول شدم‌ ازاول زندگی من بابعضی از وسایل زندگی که خیلی کاربرد داشت شروع کردم وهیچوقت چیزی نخواستم تا الان من مدیون یک جفت جوراب شوهرم نبودم خودم مراعات میکردم نمیخواستم ایجاد بحث ودعوا کنم طبعا شوهرم‌ نتونست بعنوان یک مرد پشتیوانی برای من وبچهام باشه اگر چیزی میخواستم قیافش طوری میکرد که انگار بدترین حرفها را گفتم چون اهل درگیری نبودم نمیخواستم بچهام بااسترس زندگی کنندو بعد از اتمام درس شروع به کار در دانشگاه آزاد ... کردم وبعدازآن در خیلی ازدانشگاهها ومدارس غیرانتفاعی وآموزشکده های فنی حرفه ای نیز تدریس میکردم و یک ریال ازدرآمدم راپس انداز نکردم چهارسال قبل دراثر تصادف شدیدا آسیب دیدم یکماه در کمابودم. وبعداز بهوش آمدن تعادل درراه رفتن را از دست دادم وشوهرم اصلا بفکردرمان من نبود دیه ام رابه حساب شوهرم واریز کردن بعدازتصادف شوهرم خیلی تغییر کرد بشدت منو میزد بارها به 110 زنگ میزدم وتقاضای کمک میکردم هردفعه 110 میومد پیامی به گوشی ارسال میشد که کد رهگیری داشت من تمام مسئولیت زندگی را بدوش می‌کشیدم فقط آرامش داشته باشیم چون دخترم بخاطر فشارهای روحی بیمارشد توصیه دکتر به من جداشدن بود وقتی فکر میکنم ادامه زندگی باعث میشد که دوفرزند دیگرم نیز بشدت افسرده شده وبیشتر گوشه نشین شدن من خونه روخریدم و6 دانگ به اسم شوهرم کردم اگر من تقاضای طلاق کنم بحز مهریه ونفقه سهم اززندگی دارم یاخیریعنی تمام زندگی رو من درست کرم وموقع جداشدن به شوهرم تعلق میگیرد اگر قانونی دراین مورد نباشد وتمام مدت من مثل حمال کار کردم و مورد تحقیر قرارگرفتم ودودستی تقدیم شوهرم کنم. وبرم دوباره شروع به ساختن زندگی کنم این نهایت بی انصافی هست من شنیده بودم سهم اززندگی هم شامل زن میشود نفقه چطور حساب میشود میشه برای یکسال نفقه را حساب کنید متشکرم