من یه خانم 50 ساله هستم مدته 27 ساله ازدواج کردم همسرم بی نهایت وابسته به پدر و مادر است طوری که 27 ساله صبحانه و ناهار را خانه پدر و مادرش می‌خورد و فقط شب برای خواب به خانه می آید و دائما به بهانه های مختلف با من و دختر 23 ساله خود قهر می‌کند در قهر های طولانی نه چیزی می‌خره نه حرف میزنه حتی من اداره هستم چیزهایی که خریده را از خانه خارج میکند و شبها دیر وقت می آید فقط برای خودش غذا سفارش می‌دهد جلوی ما می‌خورد و میخوابد. من دیروز پیام زیر را برای او فرستادم از این زندگی ننگین و نکبت بار خسته شدم میخوام همه چی را ببخشم و طلاق بگیرم. 50 سال از عمرمون گذشت 27 سال با هم زندگی کردیم هنوز نتونستیم باهم کنار بیاییم شک نکن بعد از این هم درست نخواهد شد. تازه بیشتر سالها با هم و خانواده ها قهر بودیم همین‌ الانش هم سال 12 ماهه، 6 ماهشو با من قهری. تو قهر هم نه چیزی میخری نه حرف میزنی مثل بچه ها وسایلو میبری. مردی که عاشق زندگی و زن و بچش باشه کنار خانوادش میمونه ولی تو هر روز از ما دورتر میشی. این زندگی نیست که ما داریم چون اولویت اول و مهم زندگیت پدر و مادر و خواهرت هستن و تو با اونا بیشتر احساس خوشبختی میکنی تا با ما. تو حاضری زن و بچه را له کنی ولی اونا را راضی نگه داری شبا هم از روی اجبار و رفع تکلیف میای خونه. به نظر من اصلا ازدواج کردن تو اشتباه بوده تو بخاطر وابستگی شدیدت باید مجرد میموندی. زن و شوهری که همدیگرو دوست نداشته باشن و هیچ علاقه و مهری بینشون نباشه کنار هم بودنشون وقت تلف کردنه. اگه از هم جدا بشیم دیگه مجبور نیستی هر شب به اجبار بیای خونه بخوابی 5 صبح بری تا ما را کمتر ببینی و دیگه نباید خرج دو تا خونه را بدی. وقتی درست نمیشه مجبور نیستیم همدیگرو به زور تحمل کنیم طلاقو برا چنین مواقعی گذاشتن. بمن جواب داد من راضی به طلاق نیستم تو میخواهی بری برو. تو را خدا منو راهنمایی کنید چیکار کنم طلاقم نمیده خرج منو و دخترم هم نمیده. وضع مالی خوبی هم داره خرج خواهر مطلقه و خرج خونه پدرشو و هزینه درمانشونو میده . باید چی کار کنم؟