سلام، خسته نباشید. متاسفانه، بعد از 27 سال زندگی، همسرم بنده را طی شکایتی به اتهام اعتیاد در خواب تحویل مامورین کلانتری داده، بردنم کمپ، دو هفته بعد، دادسرای مربوطه، منع تعقیبم را صادر و به همسرم که شاکی بوده، و گوشی من ابلاغ کرده بوده است، البته، بنده را علی رغم پاکی و ناراضی بودنم، به اجبار و اکراه و زوری، دو ماه ازگار نگه ام داشته بودند، که درنهایت روزی برادر زنم امد، مرا مثل بچه مهدکودکی، تحویلش دادند، سرتان را درد نیاورم، مرا اورد وسط کرج، پ گفت: برو فی امان الله، خواهرم خانه زندگی را جمع کرده و رفته...، مع الوصف، تا الان متواری و مجهول المکان است، 850میلیون وجه نقد را نیز طی این دوماه بعنوان مهریه، بدون اطلاع من، رفته و برداشته بوده، و..، الان الزام به تمکین اش را از دادگاه بدوی و تجدیدنظر و گرفتم. و نشوزش هم صادر شده است، مع الوصف، با توجه به عدم اعتیادم، حکم منع تعقیبی که 13 روز بعد از دستگیری و تحویلم به کمپ صادر شده بوده است و این مدیر کمپ مرا تا 45 روز بعد از ان هم نگه ام داشته بودند، و بعبارتی اینقدر نگه داشتند تا خانم با خیال راحت چپاول کند و متواری شود و اقداماتش را بکند...، . قصد اقامه دعوی به اتهام مخفی کردن و ادم ربایی ام را از مدیر کمپ دارم، سوال اول،: ایا عرفا حکم منع تعقیب صادره را، بجز ابلاغ به شاکی و متهم ، ایا، به مدیریت کمپ مربوطه که مرا داده اند نگه دارد نیز مثل،فرد زندانی یا بازداشتی، که به زندان ابلاغ میشود تا ازادش کنند، ابلاغ شده بوده است، ابلاغ میکنند عرفاو قانونا، یا نه،؟ و اینکه، کمپ میتوانسته، برخلاف منع تعقیب صادره، مرا «45 روز هم بعد از منع تعقیب مذکور، به اختیار و میل خودشان، و خلاف رضای من، در انجا مخفی کنند تا همسرم هر کاری دلش میخواهد بکند، و هر وقت دستور داد، اینها رهایم کنند یا خیر،، لطفا، مرا راهنمایی بفرمایید، بابت هزینه وکالت و امثالهم، هرچه عرف باشد، بیشتر هم تقدیم میکنم. منتظر لطفتان هستم. ندانگهدار