سلام من 17 سالمه میخواستم بدونم با این شرایط خانوادم باید چیکار کنم.(از بچگی جلوی همه همیشه کتک میخوردم ،هر کسی هر جور میخواس باهام رفتار میکرد و پدر و مادرم هیچ وقت پشت من نبودن جوری شده که من هیچ اعتماد ب نفسی ندارم تو جامعه و اینقد ک مسخرم کردن خودشون و خانواده هاشون من حتی بلد نیسم حرف بزنم ، همش بهم میگن تو هیچی نمیشی یه خرج اضافی واسه مایی ، جوری منو کتک میزنن که شدن یه ادم دیوونه تا چیزی میگن حمله میکنم سمت مامانمو و میزنمش از اون ور بابام میفته به جون من ، حرکاتم دسته خودم نیس وقتی عصبی میشم هیچی نمیفهمم ، تا خونه خالی میشه شروع میکنم به خودزنی اولین باری دست به این کار زدم 11 یا 12 سالم بود شال دور گردنم میبندم از حس خفه شدن و کبود شدنم لذت میبرم ، دستمو تیغ میندازم موهامو میکشم انگار به این کار اعتیاد پیدا کردم یه بار هم ک کسی خونه نبود از خونه فرار کردم ولی چون بچه بودم ترسیدم و برگشتم ولی هیچ کس نفهمید ،از شدت تنفر نسبت به مامانم بچه که بودم با چاقو رو سرش واستادم تا بکشمش و چند بار خواب کشتنشو دیدم، حتی وقتی داییم بیخود شروع کرد به کتک زدن من بابام وایستاد و نگاش کرد و اخر گفت نمیخواستم روم تو رویه داییت باز بشه در صورتی ک داییم فقط 24 سالشه.هیچ وقت یادم نمیاد مامانم بغلم کرده باشه. چند بار اقدام ب خودکشی کردم ولی نشد حس میکنم اگه یکم دیگه تو این خونه بمونم یا خودمو میکشم یا خانوادمو . به علاوه کتک زدنمم همیشه مسخرم هم میکنه میگه تو سیاهی یا حتی لباسمو پیشش عوض میکنم میگه اه چقد بدنت اینجوریه اونجوریه حالم بد شد زود لباستو بپوش یا حتی وقتی با ی پسر دوست بودم گف اون با اون قیافش که یه عالمه دختر براش ریختن میاد تو رو بگیره . دیگه هیچ اعتماد به نفسی برام نمونده شبا با فکر و خیال و کلی گریه میخوابم نمیتونم درس بخونم هیچ انگیزه ای دیگ ندارم دیروز میخواستم رگمو بزنم ولی چون ضعف کردم و خون ازم رفت نتونستم کامل بزنم بابام دره اتاق باز کرده با اون حالم افتاده ب جونم منو میزنه میگه نمیبرمت دکتر تا بمیری بابام تریاک هم مصرف میکنه با چند تا مشاور گفتم گفتن با اورژانس اجتماعی تماس بگیر میترسم حتی قانون هم پشتم در نیاد من باید از این خونه برم دارم دیوونه میشم باید چیکار کنم تا بتونم جدا شم