سلام وقت بخیر. دوس داشتم کاملا خلاصه فقط سوال رو بپرسم و جوابشو بگیرم ولی از اونجایی که واقعا سردرگمم و یه راهنمایی کامل میخوام بنظرم رسید که باید ماجرارو کامل تعریف کنم که جواب کامل تری بگیرم پس پیشاپیش از زمانی که برای مطالعه سوالم میزارین ممنونم. من یه خانم متاهلم که دوسال پیش عقد کردم و حدود یسال پیش ازدواج کردم در دوران عقدم متوجه سردی شوهرم بودم و اینو با خانواده درمیان گذاشته بودم که خانوادش گفتن پسرشون خجالتیه و بهش فرصت بدم منم گفتم باشه خلاصه دوران عقدمون گذشت حتی بدون بوسه ای تا وقتی که شب عروسیمون رسید. اون شب دیدم قبل من گرفت خوابید من واقعا جا خوردم ولی ساکت شدم چون خودمم به اندازه کافی کلی استرس و تنش تحمل کرده بودم تا اینکه نصف شب شد که بیدار شد گفتمش قراره همش خواب باشی گفت خستمه عجله ای نیس منم باز ساکت شدم چون واقعا برام سخت بود بیشتر اصرار کنم ولی این خستمه تا دوهفته بعدش هم ادامه داشت . که دیگه جدی برخورد کردم گفتمش اینجوری نمیشه گفت چند روز دیگه بهم فرصت بده ولی من ساکت نشدم و دوباره خانواده ها رو در جریان گذاشتم که پدرم دیگه واقعا براش سخت بود ساکت بمونه با ولیش که عموشه صحبت کرد. چون پدرش فوت کرده. خلاصه عموش اون شب دیگه نمیدونم چی تو گوشش خوند که بالاخره اومد ولی همین اومدنش هم فقط درحد پرده زنی بود و بس دقیقا نه به خودش و نه حتی به من فرصتی داد انگار فقط برای انجام وظیفه بود که همین که نتیجه ای که باید رو میدید دس کشید تااا به امروز که حدود یکسال از اون ماجرا میگذره اون دیگه هیچ وقت نیومد طرفم و ما حتی الان جدا از هم میخوابیم. ولی خب منم تو این یسال بیکار نبودم و تو همه رفتار و کاراش و اخلاقیاتش کنکاش میکردم تا اینکه در آخر حتی به گوشیش هم سر زدم و فهمیدم دقیقا ماجرا از چه قراره. اون هیچ حسی به زن جماعت نداره و حسش به دوست و رفقای پسرشه که ظاهرا وقتی من نباشم میان پیشش یا اون میره پیششون و از اونجایی که فکر میکنه من هیچی نمیدونم این اوضاع همچنان ادامه داره و من تابحال چندین بار متوجه حضورشون در اتاق خواب خودم شدم. و این جریانو دیگه واقعا نتونستم با هیچ احد و ناسی درمیون بزارم اول بخاطر اینکه میترسم منو به تهمت زنی متهم کنن دوما اینکه واقعا مدرک موثقی ندارم جز پیامای رد و بدل شده با دوستاش که چند جا خوندم گفتن مستند نیس چون جزو حریم شخصی حساب میشه و ... البته نمیدونم کاملا درسته یا نه بخاطر همین کاملا سردرگمم و گیج و نمیدونم دقیقا چیکار کنم و از کجا شروع کنم و اینکه اصلا برای طلاق چه درخواستی بدم و چطور اصلا این وضعو ثابت کنم واقعا هزار و یک سوال تو ذهنمه و از اونجایی که واقعا نمیتونم با کسی درمیون بزارم تصمیم گرفتم اینجا بپرسم و البته یه ترس دیگه هم دارم اینکه اگه بعد از درخواستم و کلی برو بیا اون بگه نمیخوام طلاق بدم چیکار کنم؟ و آیا اصلا چنین حقی داره؟ که منو همینجور پیشش نگه داره وقتی مثل همسر باهام رفتار نمیکنه؟ چون من و اون دقیقا شبیه دوتا هم خونه ایم فقط یا شایدم خواهر برادر همین . لطفا بهم یه راهنمایی کامل بدین که بدونم دقیقا از کجا شروع کنم و چیکار کنم؟ اول دادخواست بدم؟ یا اول مدرک جمع کنم یا چیکار دقیقا؟ لطفا یه راهنمایی کامل ارائه بدین