پدرم کارمند شرکت گاز بود ، با سابقه 35 ساله که یه 4صبح سرفه اش میگیره مادرم حتی برنمی‌گرده وی لیوان آب دستش نمیده. از نظرم کافره و حتی مادرم باهاش حرف نمی‌زد یا که 6ماه یا 8ماه نه نهار نه شام هیچی ، خسته برمیگشت ، میرفت نون هم واسه خودمون و هم واسه اجیم،یه دونه اجی ندارم و پام تو قایق دامادم که شوهر ابجیم میشه موتور دریای قطع کرد نه خاموش کن استراری, هم انداخته بود با تمام سرعت اونم موتور تندرو 115یاماها پروانه استیل مو سر ببر اونقدر تیغ هست ، پدرم از لحاظ مالی خرجی هیچ کمی ما هیچوقت احساس نمی‌کردیم همیشه یخچال پر، بخدای سوگند که روزی میمیرم و روزی زنده برانگیخته میشم عین واقعیت حتی کلمه ای از نه کم گفتم نه زیاد درسال 94،بعد 6ما فوت کرد ، اونقدر از ناراحتی من که کارهم میکردم خلوتی بهش پول میدادم مادرم غرغر میزد اگه میدید ، الان 38ساله معلول هستم پامو از دست دادم وقتی دلم شد بعد 6ماه فوت کرد در سن 56سالکی آخرین عکس که گرفته بود عکس گواهینامه شه، الانم که رسیدیم به سال جدید 1400,, باورتون نمیشه کلا بردرهام که 5برادر و س خواهر خدارو شکر وضع مالی خوبی دارن من نذاشتم خواهرم بیوه بمونه موتور دست فرمواند برید یه لحظ پشت نگاه کردم دیدم کسی نیست داخل قایل ،دیدم دامادم و همسایه ام اژمن 200متری عقب هستند موتور با تمامه سرعت ،یعنی شما ی 25مایل راه با 8دقیقه ،اخرش 10دقیقه می‌رسی ، موتور اونقدررچرخید خلاصه منو انداخت تو آب موتور پروانه که داره پره موتوربهش میگن وزن همون پروانه 60کیلو راحت میاد شایدم ‌کمی بیشتر فقط یک لحظه دیدم موتور آرزو پامپرعد شد و صدای خورد شدن استخون هنوزم دارم حسش میکنم،17واحد خوند زدن منو از لحاظ قدرت بدنی قوی بودم ،ارث میراث هرچی بود بردارها روز 16روربود پدرشون فوت کرده بود ،نذاشان 40روز بشه مراسم بگیریم ،خونه دراز آدم ، از 94 من معلول یعنی هیچ حق حقوقی ندارم ، در ماه حساب میکردم کلا 15/یا 40هزار تومن پول اونم ‌با چه بحث دعوا میداد بخدا بردارم که رفت سرجایش پدرم اونم بعد 6ماه رفت فقط امسال 99کلا 200 هزارتومان پول داد ،همین بچه‌ای محل دلشون برام میسوختن,پول آرایشگری نمی‌گرفت ازم ،پول مینداختندحییم ،بخدا جای خلوت مینشستم این ی بچه گربه میکردم منی که همیشه هرنیازمندی هرکس دستشو دراز میکرد کوارتز 5هزارتومن بهش میگفتم می‌خوام بهت عیدی بدم ، ببخشید از کلمه به زبون میارم ،پدرم می‌گفت هیچوقت به کسی که دستشو یاذخونت اومده حتی ی هزاری هم بهش میدی بگو عیدی میدم می‌دونم کمه،همونو دارم ،با همه ارث میراث به اندازه رسید ،مادرم خونه اشو اجاره میده بعد خونه منم اجاره میده،پولشو میندازه حسبش،و حتی مزرعه نصف نصف مردونه میکارن نصف برنج من کیلویه،از برج 16/1/99/جدام کرد 80کیلو برنجمو برداشت واسه خودش،من هیچ درآمدی ندارم یا 45 هزارتومان یارانه و مستمری بهزیستی قبل 56هزارتومن بود بعد 2/3سالذشد 108هزار تومان شهریور99شد 125هرارتومن با معیشتی 55هزارتومانی ،چطوری زندگی کنم خونه مادرمم جداست آزمون ، چطوری میتونم حق حقوق منو بگیرم آیا وکیل بگیرم یا نگیرم لطفا راهنماهیم کنین،هیچ کدوم ازبرادرهام بیکارنییتن و گفتن تون حق مال برادر معلول ماست و خوهرمم همیشه منو میبینن که شرمندس و خودشم گفته و میگه داداش حقوق مال خودته من لازم ندارم تو معلول شدی شوهرم باعث شد تو داداشم سالم‌ بود الان بینمت کرایه میکنم،لطفا راهنماییم کنین،ازاستان گیلان شمال ،تالش دستتون درد نکنه