سلام. پدر من چندین سال در کارخانه شالیکوبی کار میکرد. چون حق و حقوقش رو کامل نمیدادند، از کارفرما خود شکایت کرد و او را محکوم کرد. کارفرما هم خواست که این کار پدرم رو تلافی کند و رفت از پدرم به جرم امانت در خیانت شکایت کرد. در طول این چند سالی که براشون کار میکرد کارخونه 16 تا دوربین و 2 نگهبان و تعداد زیادی کارگر دارد و کارفرما و 2 پسرش هم از صبح تا غروب کارخونه هستند. کارفرما 2 تا تاجر دروغین به دادگاه معرفی کرد و گفت که پدر من خودش رو جای رئیس کارخونه معرفی میکرد و تاجر ها هم میومدن کارخونه از او برنج میخریدند و فقط پول نقد به پدر من میدادند و پدر من هم خودش تنها چند تن برنج رو که داخل کیسه 10 کیلویی بسته بندی شده بود، خودش تک و تنها داخل کامیون بار میزده. پدرم رو محکوم کردند. آخه چطور ممکن هست با وجود 16 تا دوربین و 2 تا نگهبان و کلی کارگر و کارفرما و 2 تا پسر ها، آدم بتونه دزدی کند و هر بار چندین تن برنج رو که هر کیسه 10 کیلویی بود خودش تنهایی داخل کامیون بار بزند. یعنی هیچ کس نبود که پدرم رو در حال دزدی ببیند. پدرم گفت دوربین هست فیلم رو بیارید. قبول نکردند. گفت نگهبان ها هستن اون ها رو بیارید و قبول نکردند. پدرم گفت اگر تاجر ها راست میگویند و فقط پول نقد به من میدادند. از همون بانکی که پول نقد میگرفتند پرینت بگیرین باز هم قبول نکردند. پدرم در این چند سال کاری اش در کارخونه یک سال شکمش رو عمل کرد و دکتر به او اجازه نداد که کار کند. پدرم هم در آن یک سال کار نکرد و از بیمه بیکاری حقوق میگرفت و مرخصی یا برگ پزشکی هم دارد. ولی تاجر ها گفتند تو اون یک سال هم به ما برنج میفروخت. در حالی که پدرم اصلا سرکار نرفت در آن یک سال. باز هم قبول نکردند. پدرم کلی شاهد هم دارد ولی قاضی اصلا شاهداش رو نخواست. پدرم هر کاری کرد اصلا صداش رو نشنید. پدرم گفت چطور این همه سال من دزدی کردم خودم رو جای رئیس کارخونه جا زدم شما در اون چند سال نیومدید. الان که من از کارفرما خودم شکایت کردم و محکومش کردم سر و کله شما پیدا شد. پدرم بعد از محکوم شدنش از شاهدای طرف مقابل شکایت کرد و معلوم شد که یکی از شاهدای رئیس کارخونه کار او شهادت دروغ هست و به جای آن پول میگیرد و چندین نفر از شاهد دروغین شکایت کردند و تهران پرونده دارد. متاسفانه هنوز جواب شکایت پدرم از شاهد دروغین نیومد. نمیدونم شاید پدر من پول ندارد کسی صداش رو نمیشنوه. من هم خواستم به اقای رئیسی بگم که کمکمون کند. پرونده دوباره به جریان بیوفته و پدرم بتونه بی گناهی خودش رو ثابت کنه. ما آبرومون در خطر هست. تو رو خدا کمکمون کنید.