سلام وقت بخیر، من و همسرم از یک سال و نیم پیش مشکلاتی داشتیم که قبلا همینجا عنوان کردم. از اون موقع زیاد بحث و دعوا داریم. برای خونه ای که سه سال پیش خریدیم من پول پس انداز خودم در مجردی و سکه های کادوی فامیل خودم را دادم. حقوق و درآمدم از تدریس خصوصی و کار در مدرسه غیرانتفاعی را هم برای زندگی مشترکمان خرج کرده ام. هم قسط دادم هم خرجی. اما مبلغ دقیق را نمیدانم. همیشه هرچی بود خرج میکردم. 3 دانگ از خانه به نام من هست. شوهرم میگه برو خونه بابات، همین سه دانگ برای خودت. مهریه و... نمیدم. پولی که تا حالا دادی بیشتر از این نیست. 313تا سکه مهریه ام هست. یه بار رفتم خونه بابام. اما فایده ای نداره. خانواده که نداره پدر و مادرش جدا شدن. کسی پیگیر نیست... کلا با هر صحبتش یا باید بگم چشم یا برم ... عمدا کلید توی در میزاره که من نتونم در از بیرون باز کنم. با خانواده اش ارتباط کمی داره کلا باهم خوب نیستن. حس ریاست داره نسبت به تمام امور زندگی خانواده من نظر میده و میگه احمقن چرا کاری که گفتم انجام نمیدن. لیاقت من ندارید. روی هر لقمه غذایی که میخورم هم نظر میده. از دعوا و گول زدن خواهرم و دعواها و فحاشی هاش توی واتساپ و... تهدید به آبروریزی ... من مشکل تخمدان پلی کیستیک دارم. دوسال که میدونم و ایشون هم در جریان بوده مرتب دکتر میرفتم. دکتر ازش آزمایش خواست چندماه طولش داد نرفت. وقتی هم رفت واریکسل درجه سه نیاز به جراحی تشخیص دادن. مدتی هم از جراحی امتناع کرد تا با وضعیت کرونا بیمارستان هم جراحی را تعطیل کرد. نه کوتاه میاد. نه پای صحبت میشینه. نه حاضره مشاوره بیاد ... تا حالا چندبار ظرف میوه، فلاسک چایی، ظرف آجیل و لیوان به سمتم پرت کرده. اصلا براش مهم نیست به سمت سرو صورت پرتاب میکنه. هر زمان از هرجا ناراحته خصوصا از خانواده اش، به من میگه برو... مگه من عروسکم هروقت خواست باشم هروقت نخواست نباشم. جدیدا دست به کمربند شده. شش سال ازدواج کردیم. زمان نامزدی فقط پانزده میلیون وام گرفته بود که یه پراید خرید. هیچ پول دیگه ای نیاورد. هرچیزی که الان توی خونه هست، خونه، ماشین ال نود، سکه، طلا .... همش قسطی و با مشارکت هر دوی ما خرید شده. حتی پول رهن و اجاره اولین خونمون وام بود. با وجودیکه قبل از آشنایی با هم چهارسال کارمند بود. گفت برای دانشگاه از برادرم قرض کردم و توی چهارسال گذشته فقط بدهی دادم و هیچی ندارم. همه چیز باهم جور کردیم. اون حقوقش بیشتره کارمند رسمیه. من حقوقم کمتره. همش میگه برو درخواست طلاق بده. من نمیدونم بمونم یا برم؟ بمونم جهنم، برم به نفع اون...