با سلام. در پارک بودم که سر و کله ... پیدا شد. باهاش دوست شدم چون میخواستم هم از تنهایی در بیام هم شکست عشقی قبلی ام رو فراموش کنم. وقتی که با اون آشنا شدم 14 سالم بود. روز دوم که قرار گذاشتیم بریم بیرون هی سعی میکرد به من دست بزنه ولی من اجازه نمیدادم. در پارک نشسته بودیم به من گفت که من این جا خیلی آشنا زیاد دارم همه من رو میشناسن بیا بریم تو خونمون اون جا راحت باشیم. من هم بهش گفتم که پس کاری نمی کنیم.گفت که به من اعتماد نداری. من هم بهش اعتماد کردم. رفتیم داخل خونه اش. وقتی رفتیم، در اتاقش عکس های خودش و خانوادش رو به من نشون داد بعد شروع کرد. اول از من لب گرفت بعد من رو محکم گرفته بود که تکون نخورم. من هی سعی میکردم که بیام کنار که ولم کنه. ولی زورم بهش نمی رسید. بعد من رو خوابوند روی تخت جوری که پاهام روی زمین نبود که نتونم بلند بشم. وزنش رو روم انداخته بود. بعد دید که هی دارم هولش میدم از روم بلند شد به من گفت صدات در نیاد. لباسات رو دربیار. من هم گریم گرفته بود. در نیاوردم لباسام رو. بعد به من دوباره گفت لباسات رو در بیار و گرن ه چاقو میارم. من هم ترسیدم و مجبور شدم در بیارم لباسام رو. وقتی در آوردم، شروع کرد. تازه میخواست بدون کاندوم بکنه. ازش خواهش کردم این کار رو نکنه. دیگه قبول کرد و گر نه نمیزاشت. هم از جلو و هم از عقب. همون وقت بود که باکرگی ام رو از دست دادم. بعدش که کارش رو انجام داد تموم شد. دید دارم گریه میکنم ولم کرد بلند شدم لباسام رو پوشیدم رفتم خونه. اون موقع به خاطر دوستی که با کس دیگه داشتم و شکست عشقی که بعدش خورده بودم خیلی افسرده بودم. وقتی با اون آشنا شدم و بعدش که به من تجاوز کرد. روز بعدش با خودم گفتم من که دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم. برای همین باز هم بعد اون کاری که باهام کرد، باهاش موندم و با خواست خودم چند باری باهاش سکس داشتم. الان پشیمونم و میخواستم بدونم میتونم ازش شکایت کنم؟ اگر آره حکم اون پسر چی هست؟ از این قضیه 2 سال میگذره و از ترسم به کسی چیزی نگفتم.