احتراما" اینجانب فرزند ارشد و مسئول رسیدگی به تمامی امور زندگی پدر مادر پیر و مریضم هستم ، پدرم تمام عمر و سلامتی خود رو صرف مهم ترین پروژه های آبادانی این مرز و بوم کرده و خودم نیز در منزل پدر مادر حدود 44 سال است که زندگی میکنم و حال خواهر و برادران کوچکترم ازدواج کردند رفتند و تمامی کارها و مسئولیتهای پدر مادر سالیان سال است فقط به دوش بنده است و خودم هم پس از دو سال خدمت در ارتش سالیان دراز کارمند بخش خصوصی خدمات به کشور و مردم بودم که اخیرا به خاطر بیماری های متعدد و مشکلات رسیدگی به زندگی و بیماری پدر مادر و مشکلات همسایه بسیار حیله گر و سو استفاده گر به شرح زیر متاسفانه کار خودم رو از دست دادم ولی سر پا و دارای سلامت نسبی روح و روان هستم گرچه اذیت و آزار فراوان از آنها دیدم . منزلی که در آن زندگی میکنیم دو طبقه با حیاط و زیرزمین و تاسیسات و مشاعات مشترک که طبقه دوم و نیم بیشتر مشاعات سندی متعلق به پدر من بوده که چند سالی هست تمام سهم خود را از ملک به مادرم منتقل کرده ، طبقه پایین (همکف) از ابتدا متعلق به اقوام نزدیک اولین شریک پدرم بوده که پس از چند دست خرید و فروش به افراد غیر ، متاسفانه حدود 14 سالیست واحد پایین دست فردی معتاد به تریاک و احتمال زیاد شیشه که بسیار خبیث و شرور و خسیس و حسود و دروغگو و دارای فرهنگ پایین و کم سواد ولی بسیار متمول افتاده که بچه های زیادی دارد اکثرا دختر و یک پسر معلول که تمامی بچه ها مثل خودش شرور و دروغگو و بعضا معتاد به شیشه و تابع اوامر پدر معتادشان و مادر برنامه ریز هستند که طبق اوامر پدر مادر بارها فهمیدیم استراق سمع و جاسوسی ما رو میکنند شاید از ترس لو رفتن خلافهایشان و یا سوءاستفاده های مالی و غیر از ما ، یک بچه پسر بزرگ فلج مادرزاد هم دارند که در مواقع مورد نیاز بر خلاف باطن خبیث خودشان را پشت آن بچه فلج قایم کرده و مظلوم نمایی میکنند. همچنین خانم خانه و شریک مرد معتاد تا حدودی مثل خودش برنامه ریز و آب زیرکاه است نیمی از ملک به نام زن و نیمی به نام شوهر معتاد و چیزی که میگویند دارای چند آپارتمان به نام بچه ها که اجاره دادند ، بعد از خرید و باز سازی ملک پایین و درگیری های زیاد با بنا و نقاش و برقکار و باغبان... به دلیل عدم پرداخت کامل دستمزد و ترک کار آنها که موضوع رو معکوس به ما جلوه میدادند که بنا و نقاش ... زیاده خواه بودند ، بالاخره در طبقه پایین ما مستقر شدند ، خانم خانه پدر مادر من که افرادی خیرخواه هستند رو فریب داد و به بهانه درست کردن نذری گاز فرداری در محل مشاعات زیرزمین گذاشتند و برای اتصال آن از لوله پلاستیکی مخصوص آب از موتورخانه انشعاب گرفتند که بعدا فهمیدیم که کاری غیر استاندارد و خطر آفرین است همچنین یک بخاری گازی و یواش یواش اجناس خرت و پرت و شخصی شون رو در قسمت مشترک زیرزمین گذاشتند و یکی از بچه ها اکثرا اونجا به سر میبرد و شب پدرشان که حتی حمام و دستشویی و تعویض لباس رو پدرش اونجا انجام میداد البته انبارهای خصوصی زیرزمین در سند معلوم نکرده کدام مال کدام واحد است همچنین جای پارک ... بنده بعد از 10 سال اتفاقی متوجه شدم مرد همسایه که به گفته همسرش به خاطر درگیری ها با همکاران دیگر در مجتمع فروشگاهی محل کار ایشان سر کارش نمیرود و دائما در زیرزمین بود زیرزمین را محل کشیدن تریاک و عمل آوردن شیره تریاک و مشتقات آن در کاسه های مسی به وسیله آن گازی که ظاهرا برای تهیه نذری به زیرزمین آورده بودند کرده همچنین یافتن تریاک و اختفای دستپیچهای زرورق حاوی مواد مخدر شیره در محیط مشترک زیرزمین لابلای اجناس یافت میشد. از اینها گذشته سر هر جریانی از حسابهای مشترک و تعمیرات منزل از لوله کشی و تاسیسات و بنایی ... مشکلات زیادی با آنها داشتیم و فاکتوری به ما نمیدادند و بعد میفهمیدیم با ما گرانتر حساب کرده و حتی بارها نمیذاشت ما کارها رو خودمان انجام دهیم و یا حتی با وجود بعضی هماهنگی ها و دروغ از طرف زن و فرزند که انجام بدهید ما حساب میکنیم پرداختی های ما را انجام نمیدادند و یا حساب کتابها رو آنقدر طول میدادند که آخر با دعوا به نفع خودشان و به قیمت چند برابر از ما بگیرند و حتی دو سال پیش بدون اجازه و هماهنگی زیر پله راهرو مشاعات رو برای خود انباری و کشو محصور نصب کردند البته قفل نزدند ولی در اختیار خودشان است و به اعتراضات من که دست تنها اعتراض کردم توجه نکردند و دستبه یکی کردند که پدر معتادشان بیماری قلبی دارد و بیمارستان بوده و اگر عصبانی شود سکته میکند و بلایی سرش بیاید مسئول شمایید .... ، پدرشان بارها در راهرو مشترک لول تریاک و یا سوخته در کاسه مسی و یا شربت تهیه شده از شیره و سوخته در بطری نوشابه میذاشت و من همش نگران بودم نکند بچه برادرم یا بچه میهمانها به جای شکلات آن ها را بخورند و بلایی سرشان بیاید ، نمیدانم چرا این کارها رو میکرد ظاهرا برای لجبازی و ترساندن و خود بزرگ و قوی نشان دادن ، اکثر اوقات با توجه به تذکرات جوری جلوی درب پارک میکند که راه عبور و مرور پارکینگ ما رو هم بگیرد . بارها قدیمتر به بدنه اتومبیل پدرم با یکی از ماشینهای ارزانش صدمه های جدی وارد کرده و یا با اجسام تیز و یا سنگین در خفا خط و خش و ضربه زده که بعدا من فهمیدم کار ایشان بوده ولی به دلیل صد چهره بودن و مکر ایشان نتوانستیم مدرک درست و حسابی پیدا کنیم برای اثباتش ، خلاصه دست به دست هم خون ما رو تو شیشه کردند و هر روز یک جریان و مشکل سازی ، در این مدت من فقط توانستم در خفا و زمانی که در زیر زمین حضور نداشت از لوازم تدخین تریاک و تشکیلات تولید شیره مانند کاسه های مسی پر از شیره و سیخ و سنگ و ترازو ایشان عکاسی و فیلمبرداری کنم و همچنین از لول تریاکها و کاسه مسی حاوی سوخته تریاک و بطری های حاوی شیره و سوخته مایع با ثبت اطلاعات مکان جی پی اس روی عکس ها همچنین عکس از اتومبیلهای ایشان هنگام بستن راه عبور مرور پارکینگ ... از طرفی از آنجایی که خودش ثروتمند هست و مواد خالص استفاده میکند و از نظر ظاهری مثل معتادهای فقیر خیلی داغون نشان نمیدهد و رنگ صورتش تیره نشده معلوم است شیره ها و سوخته های حاصل از تدخینش درست میکند که مقدارش زیاد است میفروشد و با اینکار باعث از بین رفتن زندگی دیگران و گسترش اعتیاد خانمانسوز میشود . خلاصه این خانواده خصوصا پدر معتادشون سالیان سال سیاه است که خون همه ما خصوصا بنده که مجبورم باهاشون در ارتباط باشم رو در شیشه کردند و همشون سر مسائل مختلف که مجبورم مدافع حقوق پدرمادرم باشم بارها به من بی احترامی و توهین میکنند و پدرشان این آخری یک بار میخواست به خاطر اینکه زیر بار حساب سازی ایشان نرفتم مرا کتک بزند که دستانش را گرفتم و گفتم پلیس خبر خواهم کرد که ظاهرا ترسید و بی خیال شد ، ولی بعدا به اتومبیل یکی از اقوام که نزد ما امانت گذاشته بودند و ایران نیستند در کوچه شیشه هایش را به شدت با دست و لوازم از بیرون پایین کشیده که بالابرهای داخل دربها خراب شده ولی با اینکه دوربینی برا ضبط وقایع نبوده (شاید دوربین همسایه گرفته باشه ) چون درست بعد از درگیری ها این اتفاقات افتاده و جوری انجام شده که اثر خط و خش بر جا نذاشته با توجه به پبشینه اعمال ایشان میدانیم قطعا کار ایشان بوده ، با خیلی ها مشورت کردم به هرکی یک چیز میگه یکی میگه این بابا معتاد سنش بالاست (حدود 72 ساله ) به خاطر سن نسبتا بالاش چون ترک دادنش امکان پذیر نیست از نظر قانونی خیلی کاریش ندارند ، تو کشور ما هم تریاک جرائمش نسبت به مواد دیگه بسیار پایینتره حتی اگر آشپز خانه تولید شیره هم در زیرزمین مشترک برپا کرده باشه جرمش آنقدر نیست که منجر به حبس بلند مدت و یا اعدام و مصادره اموالش بشه و باعث بشه جوری در معرض قانون قرار بگیرند که مجبور بشند منزل پایین شما رو ترک کنند و اگر متهم بشوند حتی ممکنه شما رو شریک جرمشان به خاطر استفاده از مشاعات مربوط به شما بکنند ، و در آخر مجدد برمیگردند به همین خانه و اذیت و آزارشان را چند برابر میکنند ، البته ما میتونیم با مشکلات از داخل انباری خودمون دوربین مخفی بذاریم از جریانات خلافکاری ها ی پدرشان فیلمبرداری کنیم ولی یکی میگه گذاشتن دوربین مخفی باید زیر نظر پلیس و با مجوز باشه وگرنه برا خودتون جرم داره ، یکی دیگه میگه اگر ازطریق 110 و کلانتری شکایت کنید به نتیجه ای نمیرسید و جریان لو میره که شما از جریانات مواد مخدرشان مطلع شدید و بعدا برای شما خطرناک است و ممکن است پشت جریان باند مواد مخدر رو با خودتون درگیر کنید ، یکی میگه از طریق پلیس مرکزی مواد مخدر باید اقدام کنید و زیر نظر بگیرنشون و بعد از به تله افتادن و دستگیری ایشان از همسر و بچه هایی که باهم برای این کارهای خلاف با پدرشان همراه شده اند و جاسوسی و استراق سمع شما را نیز برای پدر مادرشان میکنند اقدام کنید همچنین بعد از دستگیری آنها شکایتهای دیگر اعم از جرم تسخیر مشاعات زیرزمین و زیر پله جهت نگهداری و تدخین و تولید تریاک و شیره و مشتقات آن و اجرت المثل ایام تصرف و ضرر وزیان ناشی از جرم ، خلاصه من دست تنها باید یکتنه باهاشون در بیوفتم و متاسفانه برادر و خواهرم به دلیل مشکلات زندگی و شاید ترس از این انسانهای خلافکار و دروغ گو و صد چهره .. خودشان را درگیر این مسائل جهت شهادت و کمک نمیکنند ، میخواستم راهنمایی بفرمائید در شرایط بنده چه راهی بهترین راهکار هست و شواهدی که حدود سه سال است از نظر فیلم و عکس از جریانات آنها در زمان غیاب آنها تهیه میکردم آیا بعدا در اثبات جرم موثر خواهد بود؟ خواهش میکنم راهنمایی فرمایید چه راهی صحیح است؟ چگونه میتوان در این زمینه ها چنان قانونی عمل کرد که دیگر کسی به خود اجازه چنین اعمال شنیعی نشود که اگر بخواهم همه را توضیح بدم مثنوی هفتاد من میشود ، از چه طریق میتوان یک وکیل قوی در زمینه مقابله با جرایم مواد مخدر و جرمهایی که همسایه مرتکب شده است پیدا کرد؟ که حداکثر تاثیر را داشته باشد و کسی نتواند به من و پدر مادر بیچاره و پیرم صدمه بزند؟ چه نوع وکالتهایی باید از مادرم که منزل به نام ایشان است بگیرم که دیگر ایشان درگیر نباشند و اگر مشکل پیش آمد متوجه من شود که با وجود جریانات مذکور چیزی از جوانی و زندگیم نفهمیدم نه پدر مادر بیچاره و بیمارم.