مشاوره حقوقی رایگان - حق اشتغال

سلام من دختری 22 ساله هستم که پدرو مادرم از نظر مالی و... منو تامین نمیکنند و هرجایی برای اشتغال میرم ابروی منو میبرن حتی یه لحظه منو تنها نمیگذارند اگرم جایی مشغول ب کار میشم ابروی منو میبرن یاکاری میکنن ک خودم باپای خودم بیام بیرون من چیکار کنم که بتونم شغل خودمو ادامه بدم و نتونن منو تهدید کنن همش دارم مورد ازار و اذیت قرار میگیرم توی خونه هم هستم همش بهم گیر میدن و منو با کلفت اشتباه گرفتن صبح ازخواب بیدارمیشن همش منو صدا میزنن بیدار میکنن خواب و ارامش ندارم ایا راهی هست ک بتونم کلا جدابشم ازشون؟و نتونن توی کارم دخالت کنن چون دیگ نمیخام این وضعو تحمل کنم دیگه میخوام فرارکنم راه قانونی ای وجود داره؟ جایی برای زندگی ندارم میشه دخالت نکنن توی کارم؟ من دیگه تحمل همچین خانواده ای رو ندارم ب سن قانونی رسیدم خسته شدم حتی پول برای خوردو خوراکمم میدن منت میزارن سرم کتک میخورم میگن ازدواج کن هرغلطی میکنی بکن

پاسخ ها:


حق استقلال با حفظ شئون خانوادگی را دارید

12:30:23   1403/10/2

سلام شما به سن استقلال قانونی رسیدید

16:20:20   1403/10/2

سوالات مرتبط

ممانعت از اشتغال دختر
سلام من دختر 21 ساله هستم پدر و مادرم از هم طلاق گرفتن و من با مادر و ناپدریم زندگی میکنم اجازه کار کردن به من نمیدهند و همینطور هزینه شخصی به عنوان خرجی هم نمیدن، شاید ماهی 100 هزار تومن که توی این ...
ممانعت از اشتغال دختر
سلام من یه دختر 16 ساله هستم و خانواده ام خیلی سخت گیری میکنند من واقعا توی خونه حال روحیم خوب نیست و می‌خوام کار کنم اما این اجازه رو ندارم حتی پول هم بهم نمیدن می‌خوام درآمد خودمو داشته با...
ممانعت از اشتغال دختر
سلام خسته نباشید من ی دختر 21ساله هستم خانوادم ن میزارن برم سر کار ن ماهانه بهم پول میدن از نظر روحی تحت فشار میزارنم برا بیرون رفتن حتی اذیت میکنن خیلی سخت میگیرن چیکار کنم؟...
ممانعت از اشتغال دختر توسط خانواده
سلام من دختری24 ساله هستم هم مادر هم پدرم قبلا میرفتم دانشگاه بیشتر وقتا منت میزاشتن بهم میگفتن حق نداری بری دانشگاه الانم سرکار میرم مامانم گفت برو وسایلاتو بیار دیگ حق کار کردن نداری ایا میتوانم شکا...
ممانعت خانواده از بیرون رفتن دختر
سلام. من یک دختر 27 ساله مجرد هستم از وقتی چشم باز کردم همیشه مریضی خواهرم بود که جلوی چشم من خودکشی کرد و مریضی مادر و پدرم. تا الان پدر و مادرم نه اجازه میدهند با یک دختر دوست بشوم، نه میگذارند جایی...