سلام، وقت بخیر در زمان عقد مهریه من یک میلیون و پانصد سکه بود ولی در زمان خواستگاری نامزدم چن تن از فک و فامیل من و طرف مقابل بدون پرسش و در جریان گذاشتنم مبلغ سیصد و بیست و هشت سکه بین خودشون تعیین کرده بودن، من راضی به این موضوع نبودم. ولی ناخواسته به علت جهالت فریب صحبتایی که اطراف میزدنو خوردم که میزان مهریه چیزی نیست و زندگی مهمه و اینا نوشتس و.. بعد مدتی نامزدم و خانوادش که عقب مونده از آب دراومدن ماشینشو که یه پراید مشکی بود و تقریبا سی میلیون پولش بود به عنوان مبلغ مهریه معرفی میکردن و میگفتن دخترتون سی میلیون بیشتر ارزش نداره، چون هیچی نداره یا به دردنخوره و... شکایت کردن که دختر شما مارو تدلیس کرده سی میلیون باید به ما خسارت بدید، از طرفی بخوان رای فسخ بدن و حکم اعدام و قطع دست منو از قاضی بگیرن و بگن ما ارزشها و ثروت فراوون داشتیم و دختر شما هیچ و سی میلیون بوده مارو خراب کرده و ارزش از ما برداشته و مردا اینن و اونن و فلان دارنو حقا دارن، قاضی هم جانبداری اونارو بکنه. خوب اصلا من فک کنم بیعقلم و اینارو باور میکنم که ارزشهای فلان و حقوق انچنان دارن و به فرض محالم میگم من دزد و خسارت زننده و هیچ و بیفایده و همه.... ولی چرا من اینهمه مدت باهاشون بودم و ازشون دزدیدم همه سی میلیون شد، خوب لابد دزدیا پیش دزد میشه تو دست صاحب مال نمیشه که، یعنی من هواپیما و حرمت و خونه و پول و ماشینو.... دزدیدم ولی هیچ و سی میلیون شدم و بیحرمت و خراب. از این گذشته سی میلیون چطور تونست بکشتشون که قصاص بخوان. از طرفی من کشتمشون چرا همش سی میلیون دیه خواستن. همه زندگی و عمرشونم بزارن نمیتونن دیه ی یه انگشت منو بدن ولی مدعی مالکیت یا برتری از منو به علت چنتا سکه میکنن.