با سلام برای یک ملک در سال 47 یک سند عرصه مشاعی دو سیر از ده سیرمشاع 1054 و یک سند اعیانی 1055 دارای حدود مشخص و جانمایی تنظیم می گردد. همه نقل و انتقالات و خرید و فروش ها تا سال 78 برای هردو سند انجام گرفته است منتهی در آخرین معامله صرفا سند 1054 مشاعی که فاقد حدود می باشد با وکالتنامه فروش به شخص x منتقل می گردد و سند اعیانی 1055 در مالکیت آخرین وکیل باقی می ماند. شخصی که مالکیت سند 1054 مشاع را وکالتا دریافت نموده بدون داشتن مالکیت بر سند اعیانی ملک 1055، طی مبایعه نامه ای با ذکر حدود وام گرفته شده از سند اعیانی که در اختیار نداشته مبایعه نامه ای با ذکر فروش عرصه و اعیان به خریدار y تقدیم می نماید که بعدا به دلیل اختلاف بین x و y مبلغ بیع توسط خریدار کامل پرداخت نمی گردد و خریدار دعوی اثبات بیع و الزام به تنظیم سند اقامه می کند و رای هم میگیرد. در این بین اداره اوقاف نیز در خصوص این ملک ورود به ثالث داده و نسبت به مالکیت ملک ادعا می کند که ادعای ایشان رد می شود و شخص y مالکیت خود بر ملک مورد نظر را تثبیت می نماید. با این وجود در طی مراحل اخذ سند تک برگ به دلیل عدم داشتن حدود اربعه و مشاعی بودن سندی که مالکیت آن را داشته 1054، و عدم مالکیت بر سند 1055 و ارائه آن به اداره ثبت قادر به اخذ سند برای کل متراژ زمین نمی گردد و از طریق دیگری با احداث یک اعیانی در عرصه ملک مذکور تقریبا نصف آن متراژ را سند اخذ نموده ولی کل متراژ را به افراد واگذار می نماید. حال شخصی که مالکیت اعیانی را از قبل طی سند 1055 داشته و به شخص x واگذار ننموده دادخواست ورود به ثالث به جهت احقاق حقوق اعیانی خود در ملک مذکور داده است. وکیل شخص متصرف فعلی y که با توسل به مسائل دیگر توانسته سندی غیر منطبق برای ملک مذکور اخذ نماید در دادگاه با اشاره به اینکه در زمان صدور سند در سال 47 این ملک فاقد اعیانی بوده و سند 1055 اعیانی تنظیم شده صرفا جا نمایی ملک مذکور می باشد که به جهت مشاعی بودن سند 1054 تنظیم گردیده و از طرفی به موضوعی انحرافی اشاره کرده که به دلیل موات بودن زمین و ملی بودن این زمین سابقه احیا نداشته است. از آنجایی که امتیاز اعیانی شامل کشت و کار و غرص درخت یا مرتع چرای حیوانات نیز می گردد، به این اشاره کرده که ملک مورد نظر سابقه احیا نداشته و از این جهت ادعای اداره اوقاف هم به این دلیل رد گردیده که با نظر در سوابق ملک کاملا مشخص است که این ادعا به خلاف در طی دادنامه های قبلی صادر گردیده و بر اساس نقشه هوایی سال 47 کاملا مشخص است که در ملک مذکور درخت و درختچه های سر سبز مشخص است و نشان می دهد که زمین مذکور سابقه احیا داشته و موات نبوده است. قاضی به کارشناس راه و ساختمان ارجاع داده است تا در مورد اینکه سند اعیانی 1055 صرفا یک جانمایی غیر متعارف است یا در سال 47 دارای اعیانی بوده است اظهار نظر نماید. با این همه آیا شخص مالک اعیانی ملک با این توجیحات قادر خواهد بود که مالکیت اعیانی خود بر ملک را بدست آورده و مالک عرصه مشاعی که سندش فاقد حدود می باشد را از ملک خارج کند؟ با توجه به اینکه ملک مورد نظر در سال 47 فاقد هرگونه سازه ساختمانی بوده است، ایا حق مالکیت بر چراگاه موجود و زمین قابل کشت که آثار گیاهان و درختان موجود در آن در سال 47 در نقشه هوایی مشخص است، جهت اثبات مالکیت بر اعیانی و تصرفات ملک مذکور کافی است یا خیر؟ متذکر می گردد که سند 1054 صرفا مشاعی است و هیچ اشاره ای در آن به حدود زمین نشده است و مبایعه نامه ای هم که در بالا ذکر شد صرفا فروشنده بدون داشتن سند اعیانی در مبایعه نامه عرصه و اعیان را با حدود وام گرفته از سند 1055 اعیانی واگذار می نماید. با تشکر