با سلام و ادب ملکی در تصرف ماست که طی قرارداد عادی در سال 62 پدر مرحوم اینجانب از شخصی خریداری نمود و فروشنده به دلایلی نتوانست در زمان حیاتش تفکیکی املاکش را بگیرد تا قطعه ای را که به پدر اینجانب واگذار نموده سند تنظیم نماید. در سال 82 ما از طریق قانون ماده 147 اداره ثبت سند گرفتیم و بعد از چند سال متوجه شدیم که وراث فروشنده در سال 74 تفکیکی املاکشان را گرفته اند و سند قطعه ای را که پدرشان در سال 62 به پدر مرحوم بنده واگذار نموده بود. طی حکم انحصار وراثشان بنام یکی از برادرانشان که در خارج از کشور می باشد، در ادراره ثبت سند تنظیم نموده اند. بعد از چند سال وکیل این شخص در دادگاه درخواست خلع ید ما را داد. ولی در دادگاه به جهت اینکه ما نیز سند داشتیم خلع ید در مورد ما جاری نشد. که در ادامه ما دادخواست اثبات مالکیت و ابطال سند شخص مقابل را دادیم که داگاه موضوع را اشتباهات ثبتی اعلام نمود و پرونده را به اداره ثبت اسناد ارسال نمود. در اداره ثبت در مورد این پرونده بحث تعارض اسناد و ثبت مقدم و ثبت موخر بوجود امد و تعارض اسناد اعلام شد در ادامه اداره ثبت از ارسال پرونده به هیت نظارت کل استان خودداری نمود و پرونده تا این مرحله چند سال است به صورت مسکوت باقی مانده است. در حال حاضر وکیل طرف مقابل اعلام نموده است که در ازای دریافت مبلغی مشخص در دفترخانه حاضر شده و سند ثبت مقدم که بنام موکلش که در خارج میباشد تحویل دفترخانه میدهد و فقط یک اقرارنامه تنظیم می نماید که تمامی حق و حقوقش را نسبت به این ملک دریافت نموده و هیچگونه حق و حقوقی نسبت به ملک مورد دعوی و سند مربوطه ندارد. ببخشید میخواستم بدانم اولا ایا این اقرارنامه در ادره ثبت اسناد و هیت نظارت و مراجع قضایی در بحث تعارض قابلیت استناد دارد یا خیر. دوم اینکه چه توافق و مدرکی در دفترخانه از ایشان بگیریم تا در اینده به هیچ مشکل جدیدی برنخوریم و اینکه در اقرارنامه به چه موضوعاتی در رابطه با این پرونده باید اشاره شود. در پایان از تمام عزیزانی که وقت گذاشتند و مشکل بنده را مطالعه نمودند و مشاوره قضایی دادند سپاس گذارم.