سلام خیلی خلاصه چیزهای واجب رو میگم چون خیلی طولانیه دوستان بنده خانمی رو صیغه کردم که دو تا بچه کوچیک داره و تازه طلاق گرفته بود پس از توافق با هم یه خونه اجاره کردم شروع به زندگی کردیم و قرار شد من سریع کارهای حقوقی ایشان رو انجام بدم از قبیل حق و حقوق فرزندانش و نفقه و مهریه و یک سری کار دیگر همسر سابقش 50 سال زندان گرفته ولی خیلی وضع خوبی داره ولی اذیت میکرد قرار شد مهریه بگیریم یک خونه بخریم برای ایشان و ازدواج دائم کنیم مشغول و درگیر کارهای ثبت و دادگاه ایشان بودم که متوجه شدم هر دفعه همسرم میره خونه مادرش میاد حالش بد میشه هی با من دعوا میکنه آشفته میشه از آنجایی که خانوادش همه این مشکلات رو فکر میکردند من به وجود آوردم واینکه در حق همسرم اونها خیلی کوتاهی کرده بودند رابطه خوبی نداشتم به اونها گفتم همسرم مشکل روحی داره راجع به هیچی صحبت نکنید باهاش تو زندگی ما دخالت نکنید که خیلی از من کینه به دل گرفتند و دقیقا 2،3 ماه مونده بود مهریه اش رو بگیره هی بنای ناسازگاری گذاشت چند بار الکی قهر کرد فهمیدم زیر سر خانوادش هست ولی فکر نمیکردم چه نقشه و توطئه ایی برام می‌چینند که یک روز همسرم با دعوا رفت خونه مادرش که دیگر برنگشت خانوادش نگو با هماهنگی خانواده همسر قبلیش زیر آب منو زدند که من قصد خوردن مهریه رو دارم و خیلی چیزها لپ کلام همسرم چون مشگل ناراحتی روحی شدید و ترس شدید داره متقاعدش کردند مهریه اش رو ببخشه بجاش یک خونه اجاره ایی بهش میدن تا بچه ها بزرگ بشن اونجا بمونه و اینکارو کرد الان بعد 1 سال اینقدر ترسیده از طرفی من رو هم دوست داره میدونه اشتباه کرده ولی مشکل روحی شدید داره طفلک میگه میخوام بیام پیشت فکر نمیکردم اینقدر من رو دوست داشته باشی ولی ترس از موقعیتی که توش هست حالش رو بدتر کرده به هیچ عنوان نمیتونم ازش بخوام دادگاه بیاد یا شکایت کنه از این چیزها فرار کرد میدونه خانوادش بد کردند ولی ....الان که خانوادش فهمیدند من هنوز ول کن نیستم رابطه داریم باز دارند میرسونن ایشان رو واقعا بیماره ایشان دست خودش نیست نمیتونه تصمیم بگیره دوستان من از خانواده اش شکایت چطور میتونم بکنم اگه راهی هست کمکم کنید اگه نیست قانون خودم رو پیاده میکنم هر چی بشه ترسی ندارم واقعا واقعا راهی هست از خانوادش به خاطر بهم زدم زندگیم و ادامه اش به چه عنوان شکایت کنم اصلا جای صحبت هم باهاشون نیست راه قانونی اگه داره کمکم کنید اینها رو دور کنم از زندگی همسرم که البته چند ماه هنوز به اتمام صیغه مونده از دادگاه هم می‌ترسند البته شکایت هم بی اثر نیست حتی اگه نتیجه ایی نگیرم تو دادگاه ممنون میشم درک کنید حالمو کمکم کنید مرسی