با عرض سلام و خسته نباشید برای بار سوم ازدواج کردنم با پسر دایی همسر سابقم . که او نیز مثل من سومین ازدواج است دو فرزند دارد که دختر 7 ساله اش با ما زندگی کرد که 2 ماه از زندگیمون گذشته است. و طی این مدت ایشون به بنده تهمت اعتیاد به شیشه و کتک زدن و تهمت رابطه ی نامشروع و حتی تهدید به اینکه شبانه منو میکشد و چندین شب با تهدید هاش خواب به چشمام نمیامد. و دزدی باهمسایه مان و اینکه شوهرم توهم میزنه و چیزایی رو بیان میکرد که اصلا هیچ جوابی براش ندارم و مثل یه متهم باهام رفتار میکرد که بزور گردن بگیرم تهمت هایی که بهم زده رو . و 3 روزه خانه ی مادری هستم که منو گذاشت و الانم به زور میخواد برم گردونه و من نمیخوام. میخوام فقط سریع تر تموم شه و جدا بشوم و تنها شاهد محکم این اتفاق ها دختر 6 ساله ش هست. قابل ذکر که ایشون شیشه و تریاک و قرص خواب و حتی دارو و قطره های خوراکی بنده که برای درمان استرس هام بوده رو هم مصرف کرده و همه اینا با هم تداخل دارویی توهمات فوق بالایی دارد. حتی منو دکتر ترک اعتیاد برد بزور با این که جواب کیت منفی بود همچنان میگفت اعتیاد دارم. و حالا تنها شاهد دختر 7 ساله ی خودش هست. اگر شکایت کنم میتونم دخترش و به دادگاه بیاورم و 7 ساله میتونه شهادت بده ؟ شهادتش مورد تایید قانون هستش ؟ حتی خودش گفت جدا بشیم ولی پول همه چیو تو بده ولی زد زیرش و هیچ گونه از حرف ها تهمت ها رو قبول نمیکنه که زده. مهریه و هیچی نمیخوام فقط میخوام تموم شه خسته م. حتی چنین کارایی رو با هسسر سابقش هم کرده . آیا دادگاه میتونه ازش بخواد که همسر سابق ایشون بیان و مطمئن بشن که من هیچ دروغی نگفتم و امنیت جانی ندارم. حتی دکتر روان پزشک که با حضور خودم رفته میتونه دلیلی بلشه برای اینکه این آقا توهم میزنه و به من تهمت های همه جوره ای طی 2 ماه زندگی که حتی 5 دقیقه ازم دور نبوده و این همه وصله بهم چسبونده رو ثابت کرد که همه شاهد این بودن که من ثانیه ای بدون شوهرم نبودم. تو رو خدا کمکم کنید. پول وکیل ندارم. که بخوام هزینه کنم. فقط میخوام جونمو ور دارم فرار کنم از یه شخصیت دیوانه و مریض افکار توهمی . تورو خدا کمکم کنیدددد