باسلام خدمت شما: بنده درچهارسالگی دریکی از روستاهای استان زنجان پدرخودرا ازدست دادم. به اتفاق دوبرادرویک خواهربامادرکه برادرانم ازمن بزرگتربودن وخواهرم ازمن کوچکتر. بعد از فوت پدرم مدیریت خانواده به عهده برادروسطی افتاد که در10سالگی برادربزرگم عروسی گرفتن وبه یکی از شهرهای استان البرز کوچ کردن و برادر وسطی ام در11سالگی بخشی از ارثیه پدری مان را از قبیل خونه ای که در آن ساکن بودیم باغات ودرختان 2ساعت آب چاه عمیق تهت فشار با2هکتارزمین کشاورزی گاووگوسفندان وگندم وجوو.... به مبلغ 100هزارتومان پول نقد دریافت کرده ویک باب منزل صدمتری درهمان شهری که برادربزرگم کوچ کرده بود درسال 1364خریدن ماهم کوچ کردیم همه اعضاء خانواده دوباره باهم دراین منزل زندگی جدیدی روشروع کردیم که برادر بزرگم همه چیش جدا از ما بود. دراین هنگام برادر وسطی ام بخدمت سربازی رفتن ومسئولیت به گردن من افتاد من هم شروع بکارکردم درحالی که فقط 11سال داشتم تاوقتیکه برادرم ازخدمت سربازی امدند ونامزدکرده وعروسی گرفتیم وچون ایشان استاد کارکاشی بودن من درکناراون وپابه پای ایشان کارکردم تااینکه یه باب منزل هم درهمان کوچه خریدیم لازم بذکراست که بعلت اعتماد واحترام من به برادرم هرچی ملک واملاک خریدوفروش میشد بنام برادرم ثبت میکردیم ووبعدازمدتی نیزیه زمین صدمتری خریدیم ودوباره تویه شهردیگه یه نصفه زمین با برادر ناتنی مان خریدیم وبرادروسطی تنی ام دوتادختردارشدندتاحدود9سال باهم کارکردیم. وخواهرم رانیزجهازیه خریدیم وبه خونه بخت فرستادیم. ودراین حین اجل مهلت ندادوبرادرم فوت کردن من موندم ومادرم وهمسر برادرم بادوتادختربچه اش. زن داداشم راقیم بچها کردیم ویکی اززمینهایی که درنزدیکی منزلمان بودباکمک گرفتن ازکمیته امدادساختیم وهمسرودوتا دختربرادرم به اون خونه منتقل شدندومن هم عروسی کردم وبعدازعروسیم تادوسال خرجیشان را میدادم.وبچه های دادشم نیز عروسی کردند.و مادرم نیز فوت کردن ومن اونخونهروفروختم وحالابعدازگذشت حدود 22ازاین ماجرا که اجل مهلت نداد تابرادرم سهم بنده راجداکرده وبنامم بزند.وحالا چگونه میتوانم سهمم راازکل ملک واملاک خریداری شده توسط مادوتا ولی بنام برادرم ثبت شده جداکنم. باتشکر فراوان از برنامه خوبتان.