سلام. من با همسرم سال 64 ازدواج کردم و از او دارای دو فرزند پسر شدم که هر دو را بحمدالله در حد توانم تا 18 سالگی از هر نظر با درآمد کارگری تمام خواسته های معمول و معقول آن ها را در حد توانم به انجام رساندم. متاسفانه کار شغل آزاد بود. من را که از 13سالگی در تولید بهای خیاطی کار کردم هیچ کجا مرن ا بیمه نکردند. جز در سال 65 آن هم مقطعی به مدت نه ماه بیمه داشتم. تا هفت سال پیش همسرم پیشنهادی به من کرد و گفت مادرش که حقوق مستمری پدرش را دریافت میکرد به من گفت تو که بیمه نداری بیا ما با هم طلاق صوری بگیریم تا بعد از مادرم حقوق او را من بگیریم که به تو هم فشار نیاید. بعدش میریم صیغه 99 ساله میکنم و به زندگیمون ادامه میدیم. من هم علی رغم میل باطنی و برای استحکام خانواده پذیرفتم و با خوشحالی دنبال هر کاری که لازم بود رفتیم و سرانجام این اتفاق افتاد. ناگفته نماند که من و ایشان را در پیشگاه خداوند متعال و قرآن کریم هر دو سوگند خوردیم که فقط به خاطر امنیت مالی در آینده این کار را میکنیم. همچنان به زندگی که داشتیم، ادامه میدهم. ولی متاسفانه بعد از چند ماه که مادر ایشان به رحمت خدا رفت همسر بنده حقوق کامل پدرش را دریافت میکرد. بعد از گذشت چند ماه سر یک مسأله جزئی با هم جرو بحث کردیم و او با کمال خونسردی و بی تفاوتی با کمک فرزندانم که آن ها هم یکی 26 ساله و دیگری 32 هستند من را به بهانه اعتیاد مختصری که داشتم، رسما به خانه پدرم رهسپار کردن و پس از آن منزل اجاره ای که من تهیه کرده بودم را پس داده و جای دیگری رفتند و به من هیچ آدرسی ندادند و عملا من را ترک کردند. آیا من میتوانم به مراجع قضایی در این مورد شکایت کنم یا نه؟ در ضمن من اعتیاد مختصری هم که داشتم را نیز ترک کردم و مدتی هست که پاک شدم و دیگر مصرف هیچ نوع مواد مخدری ندارم. با کمال تشکر فراوان از شما میخواهم در این مورد به من کمک کنید. بینهایت سپاسگزارم و به همگی دست اندرکاران این برنامه خدا قوت میگم.