با سلام
دختری هستم 36ساله. دو سال هست که پدرم فوت کرده. بعد از فوت پدرم مادرم خانه رو برامون زندون کرده، خودشم زندانبان ما شده. به هیچ عنوان نمیزاره مسافرت برم. داخل شهر هم میخام برم کلی باید جواب پس بدم. پارسال میخواستم برم خونه برادرم کلی الم شنگه به پا کرد و نزاشت که برم.
هر جا بخام برم اوضاع همینه. فقط تا وقتی که اسم مسافرت نگیرم و فقط تو خونه مشغول بشور و بساب باشم، دختر خوبی هستم و اخلاق مامانم خوبه. ولی وای به حالم اگه بخوام برم مسافرت. یه خواهر 30ساله هم دارم اوضاعش مثل منه
الان مامانم خودش مسافرت هست ولی من تو همین شهر با خواهرم رفتم خونه عموم کلی تهمت بهم زد که معلوم نیست کجا بودی. میخاستم بدونم میتونم جدا بشم و مستقل زندگی کنم یا نه؟
مادرم غیرقابل تحمل هست و دارم دیونه میشم. آیا راهی هست یا باید همینجا بسوزم؟
سلام وقت خوش:
دختری 28 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی،مجرد و باکره هستم.
شاغل نیستم و بیمه ندارم،اما از پس زندگی خودم برمیام و کمی پس انداز دارم.
با توجه به مشکلات خانوادگی و نداشتن آرامش و رو...
سلام وقت بخیر دختر 18 ساله هستم و تمایل این ک با خانواده زندگی کنم رو ندارم قصد دارم مستقل زندگی کنم اما پدر و مادرم مخالف این کار من هستند میخاستم بدونم اگر بدون اجازه آنها برای خودم زندگی کنم میتونن...
باسلام و خسته نباشید
من پسر جوانی هستم که با دختر 25 ساله ای دوست شدم که با خانواده اش به مشکل برخورده و مستقل زندگی میکند و خانواده اش کاملا از او و محل کار و محل زندگی اش بی خبر هستند.
پدر دختر منو ...
با سلام و عرض خسته نباشید. ضمن تشکر از همراهی شما. من دختری 31 ساله هستم که به دلیل جدایی پدر و مادرم و فوت مادرم با دوتا از عمه ها و پدرم زندگی میکنیم. بخوام شرایط زندگیم را به طور خلاصه بیان کنم ای...
شرایط و مقررات حاکم بر روابط کاربر با وکیل/مشاور/موسسه
و
شرایط استفاده کاربر از خدمات حقوقی دادراه
را مطالعه کردم و می پذیرم.
خطایی رخ داده است. لطفا دوباره
امتحان کنید
کاربر گرامی؛ در حال حاضر ارسال کد از طریق پیامک با اختلال سراسری مواجه است. در صورتی که هم اکنون
پیامک به دست شما نرسید، لطفا در زمانی دیگر مجددا تلاش نمایید.