سلام. بنده دوسال و اندی است که عقد کردم. ولی فعلا زیر یک سقف نرفتیم. حین عقد بنده شاغل بودم و کارمند هستم. تحصیلاتم از شوهرم بالاتر هستش. از شروط ضمن عقد حق اشتغال و ادامه تحصیل رو قبول کردن. برای محل زندگی هم بزرگتر ها توافق کردن که مستقل باشیم ولی در عقدنامه مطرح نشد و فقط توافق لفظی بود. حالا بعداز این مدت شوهرم تحت تاثیر خانوادش تغییر عقیده داده و میگه باید باید بیای خونه پدرم در یک اتاق زندگی کنی و سرکار هم نمیزارم بری. درحالی که کلا مخالف افکار خودش هست این چیز ها و کاملا تحت تاثیر خانوادش این حرف ها رو میزنه. این حرفا بحثی رو ایجاد کرد و همسرم گفت من تو رو نمیخوام. با توجه به اینکه ما دوران عقد هستیم برگشتم خونه خودمون یعنی خونه پدرم. همسرم همه جا گفته ک خانومم جدا میشه در حالی که خودش گفت نمیخوامت و طلاقت میدم. در این مدت دو سال هم نفقه به بنده نداده. با توجه به شاغل بودنم بنده هم دستم تو جیب خودم بوده ولی چند بار هم که ازش پول خواستم به بهونه های مختلف شونه خالی کرد. ولی من تمکین عام و خاص کردم تا روز دعوامون که از اون روز هم ایشون سراغی از من نگرفته. راه های تماس رو به روی من بسته یعنی کلا در بلک لیست گذاشته من رو، ولی اقدام قانونی هم نکرده یعنی منتظره من درخواست طلاق بدم و توافقی جدا بشم که از زیر مهریه دادن هم دربرود. با توجه به توضیحاتی که دادم: 1.ایا تخلف از شرط ضمن عقد که حق اشتغال هست میتونه حق طلاق برای بنده ایجاد کنه؟ 2.چطور اقدام کنم که حقوقم ضایع نشه؟ 3.آیا ایشون میتونه با توجه به ریاست زوج بنده رو مجبور به اقامت تو خونه پدرش بکنه یا باید با توجه به شان اجتماعی بنده مسکن برام تهیه کنه؟ 4.پنج تکه از جهیزیه که به توافق خانواده ها ایشون تهیه کردن و منزل پدرش گذاشته در صورت طلاق به ایشون میرسه یا جزء جهیزیه بنده هستش؟ 5.اگر در این مدتی که اقدامی برای طلاق نکردم، ماشینش رو به نام یه شخص دیگری بزند، میتونم ثابت کنم معامله صوری هستش؟