سلام من حافظ قران هستم حدود پنج سال است کلاس قران دارم از دختر پسر وزن هم به جای من تعلیم قران میگیرند وکلاس من بسیار کوچک است وسی دانش اموز دارم واین دانش اموز هایم هر روز می ایند ودرسشان را من یکی یکی گوش میدهم وبیرون میکنم وچند وقت پیش یازدهم عید ماه رمضان به شاگردانم عیدی پول میدادم برای بعضی ها ده هزار تومان بعضی ها سی هزار تومان وبعضی ها پنجاه هزار تومان وبعضی ها هفتاد هزار تومان بعد از روز عید دوازدهم وسیزدهم وچهاردهم بعضی از بچه ها می امدند وبعضی ها نمی امدند بخاطر اینکه سیزده بدر بود به تفریح میرفتند ومن هم همینطور که بچه ها می امدند عیدی انهارا میدادم یکی از دانش اموز هایم که علاقه ای به مکتب نداشته است وغیبت زیاد داشته بود در روز پانزدهم من اون را تنبیه کردم وبچه گریه شد و وقتی که میخواست برود من به او سی هزار تومان میخواستم بدهم ولی میخواستم اورا تشویق کنم که به مکتب علاقه پیدا کند به او پنجاه هزار تومان دادم وقتی که دانش اموز میخواست برود با خود میگفت که من دیگه نمی ایم وروز بعد پدرش میخواست اورا بفرستد به مکتب به پدرش گفت که حافظ به من تجاوز کرده است ومن هم از هیچ اطلاعی ندارم پدرش با برادرانش من را مورد ضرب و جرح قرار دادند ومن هم رفتم شکایت کردم وانها هم رفتند به دادگاه روحانیت شکایت کردند در دادسرای انجا به من گفتند که شما پنجاه هزار تومان پول دادی ونفر اخر دانش اموزرا بیرون کردی شما محکوم هستی ومن هم گفتم که دانش اموزانی دارم که نفری هفتاد هزار تومان داده ام وبعد هم که من یکی یکی از بچه ها درس هایشان را گوش میکرم وبیرون میکردم حالا این شخص نفر اخر شده در روز های قبل بچه های دیگری هم نفراخر بودند ولی دادسرا به من گفت که باید رضایت اینهارا بگیری ایا به نظر شما این حکم درست است من میتوانم دادگاه را ادمه بدهم وبه نفع خود بکنم