مشاوره حقوقی رایگان - جلوگیری از اجرای حکم
با سلام بنده حکم قطعی ملاقات با فرزند دارم و چندین مورد هم بنده و مادر فرزند از یکدیگر بابت جلوگیری از ملاقات شکایت کرده ایم مادرکودک دو مرتبه محکوم شدند در مورد آخر بنده کودک را تحویل ندادم و دستگیر شدم.
بنده ساکن تهران هستم و محل ملاقات شهرستان در حال حاضر دادگاه خانواده می‌گوید تا صدور حکم جدید حکم قبلی پابرجاست اما معاون دادستان به کلانتری دستور داده است با بنده همکاری نکنند و هیچ صورت جلسه ای هم به بنده نمی‌دهند حتی 197 هم گفت د ستور معاون دادستان است حضوری نزد ایشان رفتم گفتند تا پرونده دیگرت به نتیجه نرسد من اجازه نمیدهم در صورتی که نظر دادگاه خانواده کاملا متفاوت است
آیا کار معاون دادستان قانونی است
اگر قانونی نیست با توجه به این که مدارکی ندارم چکاری میتوانم انجام دهم
پاسخ ها:
سلام؛ حکم دادگاه خانواده به عنوان یک مرجع صالح به این موضوع که ارجح می‌باشد می‌بایستی ملاک عمل قرار گیرد.
☆
☆
☆
☆
☆
11:07:12
1403/11/8
سلام سوال واضح نیست منظور شما کدام پرونده است ؟
☆
☆
☆
☆
☆
02:26:24
1403/11/7
سوالات مرتبط
حضانت موقت
من خانم 42 ساله هستم حق طلاق و حضانت فرزندانم را دارم.الان در پروسه طلاق هستم و بدلیل آزار و اذیت همسر مجبور به ترک منزل شدم و ایشان دو دختر 12 و 7 سال را نزد خود نگه داشت.
ایشان برای ملاقات من با بچه...
ممانعت از ملاقات
باسلام
کودکی3ساله دارم مادر تقریبا یک سال است هر سه ماه یک بار اجازه ملاقات میدهند درصورتی که حکم ملاقات هر هفته است برای تمامی موارد گواهی عدم حضور گرفته ام .دو مرتبه جریمه نقدی شدند که بسیار ناچیزی ...
ملاقات با فرزند قبل از طلاق
سلام و وقت بخیر. من و همسرم مدتی هست بخاطر اختلافات پیش آمده جدا زندگی می‌کنیم و یک فرزند 2 ساله داریم چند وقت پیش همسرم ب بهانه دیدار فرزندم اون رو برد و مدت 4 روز نیاورد که حکم قهریه گرفتم و فر...
دیدار با فرزند دختر
با سلام و عرض ادب
زمانیکه دخترم 6 ساله بوده از همسرم جدا شدم و حضانتش رو پدرش گرفت. من در حال حاضر در استان دیگه ای زندگی میکنم و شاغل هستم.طی این سالها به خاطر شرایط اقتصادی و کسب استقلال مالی و آزار...
ملاقات فرزند
دختر من 11 سال تمام دارد و وارد 12 سال شده حضانت دخترم تا الان با من بوده و توی این مدت 1 بار پدرش برای ملاقات و بردن فرزندم پیش خودش اقدام کرده حالا بعد 5 سال که من نفقه بچه رو که نگرفته بودم طلب کرد...
