با درود، مادرم یک برادر 70 ساله (دایی بنده و در این متن دایی خطاب می کنم) دارن که مجرد، نابینا و ساکن خانه سالمندان بودند. با اصرار خود داییم، ایشون از خونه سالمندان به منزل ما اومدن و با ما زندگی می کردن. مادرم برای اینکه داییم ناتوان بود بتونه کارهاشونو انجام بدن از داییم وکالت کامل داشتن. مادرم یک برادر و سه خواهر دیگر هم دارن. مادرم احتیاج به وام داشتند و چون پدرم نمی تونستن وام بگیرن، با پیشنهاد مادر آپارتمان پدرم رو به نام داییم زدن. با این عنوان که داییم خریداری کردن. سند تک برگ خورد و به اسم ایشون رو سند وام گرفتن. هنوز اقساط تمام نشده بود که داییم مردن. بعداً فهمیدیم که با مرگ شخص وکالت هم از بین می رود. چند سال بعد خاله بزرگم که 10 تا فرزند دارن مردن و بعد از ایشون هم پدرم فوت شدن. مادر اقدام به گرفتن رضایت از خواهرا و برادرشون کردن که ملک دوباره به ما برگرده. همه وراث درجه 1 امضاء کردن، درجه 2 که فرزندای خالم بودن هم بجز یک پسر و دختر که هر دو معتاد و دارای سابقه حمل مواد هستن امضاء کردن. الان این دو نفر مدعی سهم هستن که در جریان دادگاهیم که تا الان 2 جلسه برگزار شده، اولی به نفع اونا و دومی ما و منتظر سومی هستیم. مسئله من اینجاست: کارهای بانکی و ملکی پدرم رو من براشون انجام میدادم و حتی پیامک آب و برق و گاز خونه ایشون هنوزم به شماره من ارسال میشه. تمام املاکی ها و ادرات حتی بانک منو میشناسن. به همین دلیل بعد فوت پدرم، من خونه رو اجاره دادم و املاکی چون اشنا بود ازم سند نخواست و نمی دونست پدرم فوت کرده. من 3 تا برادر دارم. جز یکی از برادرا و مادرم که با هم زندگی میکنیم 2 برادر دیگه خبر نداشتن اجاره دادم. یک سال خوب بود. مستاجر رفت و مستاجر بعدی اومد. رهن اون ملک 200 تومن بود. مستاجر جدید همسایه طبقه پایین بود و ایشون رو مدیر ساختمون معرفی کردن. بهشون گفتم مبلغ رو داری که تایید کرد. یکی از املاکی ها هم مستاجر آوردن که پولشون آماده بود و می خواستیم بریم املاک ولی مدیر ساختمون گفتن بدش به همین همسایه چون آدم خوبیه (به اسم اقای ر. ذکر می کنم). بهرجهت منم رو همین حرف ایشون، قرارداد نبسته کلید رو به اقای روشنی دادم چون گفت خانومم خونه رو تمیز کنه بعد بیایم املاک. من رفتم املاک ولی ایشون نیومدن. از 15 تیر تا 31 شهریور نه دیدمشون، نه پیامک هامو جواب دادن و نه تماسامو. سند نداشتم که شکایت کنم و کارم غیرقانونی بود. رفتم شورای حل اختلاف ولی کمکی نکردن و ایشون هی میگفت پول ندارم، نه پیش نه اجاره. گفتم چرا دروغ گفتی گفت از کسی طلب دارم، نداد، منم ندارم. گفتم 3 ماه مهمون من، دربیا تا اجاره بدم چون سرطان دارم و به پولش نیاز. خندیدن. یکی از همکارای ایشون بنا به درخواست شورا 60 میلیون به من دادن و 12 میلیون بابت 3 ماه و قرارداد 60 پیش و ماهی 4 تومن نوشتیم. از خرداد به اقای رض. پیامک زدم که تمدید نمی کنم و خودم می خوام بشینم. جواب دادن باشه منم در میام. حتی مستاجرم بردم خونه رو دیدن ولی 15 تیر تا الان در نیومدن و دوباره همون بی محلی ها. چه کنم؟