بسمعه تعالی باسلام و عرض تنهنیت خدمت مجموعه ارجمند ، دادراه بعداز 27 سال که از قرارداد واگذاری زمینی گذشته بود، که ناگهان الزام به تنظیم سند به طرفیت ما وراث و مسکن و شهرسازی و تعاونی مسکن و دو شخص دیگر ( کلاهبرداری، تبانی و شریک در ربودن مال) دعویی مطرح شد، از فوت مرحوم پدر ما 17 سال گذشته بود، اولا خواهان با بنده ( احدی از وراث) تماس گرفت و گفت وجدانا باید بیاین دفترخونه امضا بزنید، و گفت دو خریدار قبلی و من وکیل پدر شما بودیم، و پدر شما با یک وکالتنامه بلاعزل به وکیل وکالت در فروش داده( وکالت نامه کاربنی، بد خط و اصلا قولنامه و رسید پولی وجود نداشت) و خواهان دعوی، با ارسال امضای مرحوم پدرم و امضای وکیل اول متوجه جعل و تراشیدگی شدم. در روند دادرسی جدا از جعل که کارشناس اصلا تایید نکرد و گفت برای تشخیص نیاز به امضای مسلم الصدور رسمی دارم. خواهان الزام به سند، به بنده یک روز گفت ببین، سال 73 این وکالت نامه تنظیم شده و در حاشیه آن نوشته تا سال 1376/٠7/٠2 اعتبار دارد. و تنفیذ وکالت در سال 1374 بوده ( وکیل اول و وکیل دوم) و تنفیذ وکالت به بنده 1376/٠7/٠2 ( دقیق روز آخر اتمام اعتبار) فرذای آن روز وکیل بنده حرف خواهان الزام به تنظبم سند رو زد و گفت با فوت پدرت وکالت باطل نیست چون پدرت در قید حیات بوده و وکیلش انتقال داده، همون لحظه شک کردم. در ضمن در دفتزخونه دفتر بزرگ اندیکاتوری وجود داره، که اولا تنفیذ اصلا نوشته نشده، و حتی تا تاریخ 1376/٠7/٠2 نزد این دفتر اعتبار دارد هرگز در وکالت نامه دفترخونه نوشته نشده. روی پرونده، دوتا تنفیذ وکالت وجود داره، که گفتم دومین تنفیذ دقیق روز اتمام اعتبار تنظیم شده، و حتی وکیل خواهان در دادخواست خودش اشاره به وکالت نامه نداره، و حتی قاضی هم در رای خود به تاریخ قولنامه خواهان و فروشنده قبلی اشاره میکنه، و حتی برگه واگذاری روی پرونده وجود نداشت، و وکالتی ده سال بعد از فوت پدرم تنظیم شده، که شخص خواهان خودرا وکیل مع الواسطه پدرم معرفی کرده و تعهد به تعاونی مسکن میدهد که ظرف مدت 6 ماه ساخت و ساز رو انحام بده و پایان کار بگیره،( که فقط سال 96 یه گود برداری کرده بود و هنوز هم همونحوری مونده و روی آن علف هرزو خاک گرفته شده) بنده این مدرک رو از داخل پرونده مسکن و شهرسازی برداشتم و در دفاع روی پرونده زدم. رییس واگذاری که بهش گفتم چنین برگه ای تزد بنده هست و مکتوم مانده بود رو دارم. قاضی با قرار رد دعوی چون زمین به نام مسکن ملی هست و خوانده های دعوی به علت اثبات ایادی سابق مورد دعوی قرارگرفته اند قرار رد دعوی صادر کرد، و گفته بود سعزمان ملی مسکن سند رو به نام خواهان صادر کنه، رییس واگذاری به نماینده حقوقی خود کفته بود در تجدید نظر چنین دفاع کرد، چون مرحوم پدر ما طرف قرارداد واگذاری هست و مرحوم فلانی با سازمان مسکن قرارداد داره، و زمین جز ماترک وراث محسوب میشود، هرگز نمیتوانیم سند را به نام خواهان انتقال دهیم و خواهشا نقض دادنامه بدوی رو میخواهیم. که هرگز قاضی تجدید نظر چوش نکرد و قرار رو با قرار اصداری تایید کرد، تا شماره پلاک رو درسیستم مسکن و شهرسازی و شهرداری میزنن اسم پدر ما رو بالا میاره. خواهشا راهنمایی کنید