با سلام پدرم سی سال قبل استان گلستان تعمیرکار بود درآمد اش خوب بود اون زمان با هربار پول جمع کردن ی خونه می خرید ب نام مادرم می کرد تا آینده بچه هایش تامین بشه اما روزگار نامرد های زیادی جلوش گذاشت و اگر بخوام بگم داستان میشه بجای توضیع پدرم ی خونه با سند اون زمان قولنامه بنجاق می خره وسط ی روستای ک الان شهر شده بعد ما ی مدت رفتیم داخل خونه زندگی کنیم شب ها محلی ها اون روستا سنگ پرت می کردن اشغال میریختن اذیت مون می کردن پدرمون ام ده شب می‌آمد بخاطر همین مادرم گفت بریم داخل خونه قبلی مون اینجا اذیت مون میکند و این شد ک ما رفتیم بعد ی ماهه ای یکی از محلی ها میاد طرح دوستی با پدرم می‌ریزه و رفیق میشه بعد میگه خونه من درحال ساخته الان خونه پدرم مشکلاتی دارم شنیدم کنار مون خونه خریدن همون بهم شیش ماه اجاره بده تا خونم بسازم بعد محلی ها هم با فریبه ها خوب نیست با شما خوب میشن پدرم میگه باشه خونه میده اجاره بهش بعد ی بار می‌ره طرف نبوده یا نیامده دیگ نمیره تا بعد شیش ماه وقتی می‌ره بازم زن طرف میگه نیست پدرم چندین بار می‌ره هربار رد میکردن زن طرف پدرمو تا پدرم میگه الان دوسه ماه گذشته از مدت اجاره آقاتون هر بار میام نیست من خودم میخوام بیام زندگی کنم زن طرف میگه نه شوهرم خریده پدرم میگه از کی خونه مال منه زنش ب داد بیداد می‌کنه فامیل هاش ب پدرم حمله میکند پدرم میاد باز دوباره پنج شیش نفره میرین اما این بار ی لشکر آماده کرده بودن ب پدرم دوستاش حمله میکند با اسلحه گرم پدرم چون بون اجازه مادرم خونه رو داده بوده روش نشده تا اون روز بگه بعد میگه مادر پدرم بحث میکند پدرم چون سند ب نام مادرم بوده ازش خواسته بره شکایت کنه مادرم لجدمیکنه میگه خود بدون خبر ام‌ کاری میکنیم خودت درست کن ی مدت لج بازی می‌کنه بعد سند در میاره ک بره شکایت کنه از اونجا خونه دایی هام می‌ره بعد می‌ره کلانتری نگاه میگه می بسته سند نیست هرچی اون زمان کشتن پیدا نمیکند پدرم میگه سند داشتم بهم حمله کردن این نامرد با فامیل هاش الان سند نداریم چیکار میتونم بکنم سند از روح سودی یا کشیدن بالا زن داییم گرفته بوده میگذره بعد 15سال سند داییم ی روز میگه خونه ماست من زندان بودم زنم ام سواد نداشته الان سند پیدا شده اما پدرم مریض شده بود و ما بچه بودیم پدرم تا قبل اینکه وکیل بگیره فوت می‌کنه ما ام میشیم بی پدر دیگ پدرم اون آدم قدیم ثروت مند نبود خدا از فامیل ها مادرم نگذره الان 28سال طرف بعد این خونه بالا کشیده هشت سال بعد مفت ب دیگری ب اسم خودش می فروشه و اون طرف ام ب دیگری الان مالک خونه و پدرم خریده زنده هست سند بنجاق دست ماست اون طرف با دست خودش ملک بارو میفروشه با دست نوشته خودش الان ما ی وکیل تازه کار قیمت پایین پیدا کردیم خونه پس بگیره رفته خونه رو گفته مالک موکل بنده هست شما اگر مدرک ای دارین بیاین جلو نفر دووم فوت شده پسرش ام اونجا نیست کسی داخل خونه نیست پسرش تماس گرفتیم میگه چرا بعد بیست سال اومدین گفتم چه ربطی داره ماشین شمارو ملک تون کسی زور بشه بدزده بعد مشتری بدون سند چرا خریده جواب نمیده همکاری نمیکنه ما موندیم چیکار کنیم بخدا مادرم الان تحت پوشش کمیته امداد هست برای خرج کرایه خودش خودش کار می‌کنه راهنمایی کنید بنده طولانی نوشتم تا بدونید چرا بعد این همه سال ما رفتیم دونبال خونه پدری مون ک ب اسم مادرم هست و خوشبختانه کسی ما خریدم زنده هست قبول داره ملک ب پدرم فروخته آخر عمرش است از خدا می ترسه دروغ نمیکنه