با عرض سلام متاسفانه خواهر نادان و ساده لوح من با سن 30 سال که پدرش دوسال پیش فوت شده است و جد پدری نیز فوت شده، تحت تاثیر دوستی و فریب خوردن توسط یک پسر کوچکتر از خود میخاهد با پسری که 6-7سال از خودش کوچکتر است و نه تمکن مالی دارد نه خانه نه ماشین و نه در آمد مکفی و دایمی و نه تحصیلات در حد خودش ازدواج کند و علت ازدواج را فقط دوست داشتن و دوستی با ان پسر میداند ومتاسفانه مادرم نیز احساساتی شده و با ایشان هم جهت شده است، پسر نیز اصرار بر دوست داشتن دختر دارد ولی پدر و‌مادر پسر نیز کاملا ناراضی هستند و بطوری که دچار مشکلات عصبی شده اند و حتی حاضر نیستند در خصوص ازدواج به هیچ صورت پا پیش بگذارند. برادر و‌خواهر های بزرگتر و‌کوچکتر دختر نیز کاملا ناراضی اند و پا پیش نمیگذارند و این افراد نیز به دلیل اتفاقات پیش امده دچار شوک و تنش های عصبی شده اند. همچنین وصیت پدر دختر به برادر و خواهر هایش قبل فوت عدم صلاحیت و عدم ازدواج این فرد با اون پسر بوده است و مخالفت خود را قبل فوت ناگهانی خود به انها اعلام کرده است به طوری که اگر زنده می بود قاطعانه جلوی این ازدواج نادرست را می گرفت ، دختر استقلال مالی ندارد و از حقوق بازنشستگی پدر ارتزاق میکند و حتی قدرت خرید جهاز خود را ندارد،این تصمیم ازدواج بین این دو فرد باعث اشفتگی و ایجاد تنش بین خانواده ها و احتمال درگیری خونین بین دو خانواده پیدا کرده است. شدت مخالفت دو فامیل به قدری بالاست که بزرگتر های خانواده دختری و پسری مخالف سرسخت این ازدواج هستند و می گویند صرفا احساس دوست داشتن اساس ازدواج نیست و پسر و دختر مورد بحث توانایی ازدواج با هم را ندارند، هم کفو نیستند و این ازدواج صد در صد منجر به شکست و بدبختی هر دو نفر و خانواده ها را به دنبال دارد. حتی پسر و دختر در حال طرد شدن و‌گنار گذاشتن از خانواده هایشان هستند و تصمیم بچه گانه آن ها منجر به شکایت و شکایت کشی و تهدید خانواده ها از هم شده است. آیا قانونگذار واقعا در خصوص تصمیمات غلط و لحظه ای افراد که حتی از نظر مشاوران ازدواج نیز به صلاح هر دو فرد نیست و منجر به ایجاد اسیب های شدید بعد از ان امر می گردد میشود، هیچ گونه راهکار موثری ارائه می نماید؟ صرفا ازدواج دو نفر از روی دوستی و بی فکری و احساسات بچگانه که حتی ممکن است دو ماه هم انسجام نداشته باشد و اینده ان به صورت واضح و روشن مشخص است و با مخالفت خانواده ها و ایجاد تنش سنگین و حتی گسسته شدن بنیاد خانواده های پسر و دختر را به دنبال دارد صحیح است؟ چطور میشود جلوی این گونه رفتارهای مضحک و بچگانه را گرفت؟ چطور میشود آبزو هر دو خانواده را حفظ کرد؟ حتی دوستان و اشنایان و همسایگان که شرایط این دو را میدانند با ازدواج انها مخالف هستند. نمونه این نوع ازدواج و اثار و‌عواقب ناشی از آن متاسفانه در اطرافیان این دوفرد نیز مشاهده شده است که طول عمر دو سه ماهه این زندگی و طلاق و درگیری های بعد از آن نیز گریبانگیر انها شده است. لطفا راهکار ارائه بفرمایید.