سلام من با دو.. دخ..رم بیرون کنار خیابون بودیم خانواده هایمان هم در جریان هستن یهو کلانتری وایساد کنارمون گفت در رو باز کنید پیاده شید منم ترسیدم فرار کردم مامور ها زدن آینه های ماشین و شیشه ماشین را ...
با سلام..ساعت 8:30شب در کنار جاده کمربندی یا بین المللی توقف کرده بودم. ماشین روشن بود و چراغهای ماشین هم روشن.شیشه های ماشین دودی و بالا بود. دوست دخترم ردیف عقب نشسته بود و داشتیم صحبت میکردیم. از ...
سلام خسته نباشید
من امروز کنار خیابون توی ماشین نشسته بودم که یدونه ماشین نیروانتظامی اومد بغلم و بهم گفت وایسا میخوام ماشینتو بگردم منم ترسیدم و فرار کردم و هیچی هم همراهم نبود که بخوام بخاطرش فرار ک...
سلام خسته نباشید
ما داشتیم از رستوران بر میگشتیم رستوران خارج از شهر بود تقریبا نیم ساعتی با شهرمون فاصله داره کلا 6نفر بودیم
وقتی رسیدم شهرمون ایست بازرسی بود ایست اولی راننده متوجه نشد پلیس گف...
سلام من شب قبل با چند از دوستام در خیابان پایین خونه مون نشسته بودیم و حرف میزدیدم، اون خیابون هم هر روز هفته ماشین ها مسابقه میزارن و اینا و چون همسایه ها زیاد شکایت کرده بودن ماشین های گشت خیلی پرسه...
شرایط و مقررات حاکم بر روابط کاربر با وکیل/مشاور/موسسه
و
شرایط استفاده کاربر از خدمات حقوقی دادراه
را مطالعه کردم و می پذیرم.
خطایی رخ داده است. لطفا دوباره
امتحان کنید
کاربر گرامی؛ در حال حاضر ارسال کد از طریق پیامک با اختلال سراسری مواجه است. در صورتی که هم اکنون
پیامک به دست شما نرسید، لطفا در زمانی دیگر مجددا تلاش نمایید.